رضا. بتی است عرب را. (یادداشت مؤلف). در کتیبه های صفا نام اللات زیاداست و پس از آن العزی و اللاه، نامهای دیگر از قبیل رضاء، جدعوید... خدایان صفاییها بوده اند. رجوع به تاریخ اسلام تألیف علی اکبر فیاض ص 36 و مادۀ بت شود
رضا. بتی است عرب را. (یادداشت مؤلف). در کتیبه های صفا نام اللات زیاداست و پس از آن العزی و اللاه، نامهای دیگر از قبیل رضاء، جدعوید... خدایان صفاییها بوده اند. رجوع به تاریخ اسلام تألیف علی اکبر فیاض ص 36 و مادۀ بت شود
خشنود کردن. (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه). ترضیه. (مجمل اللغه). دادن چیزی که خشنود کند. (منتهی الأرب) ، ارطاب بسر، رسیدن غورۀ خرما. (منتهی الأرب). پخته شدن خرما. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، ارطاب قوم، نزدیک شدن پختگی خرماهاشان. قریب رسیدن شدن خرمابنان آنها. (منتهی الأرب) ، ارطاب نخل، نزدیک رسیدن شدن بار آن. رطب شدن آنچه بر خرمابن است. (منتهی الأرب) ، ارطاب ثوب، تر کردن جامه را
خشنود کردن. (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه). ترضیه. (مجمل اللغه). دادن چیزی که خشنود کند. (منتهی الأرب) ، ارطاب بسر، رسیدن غورۀ خرما. (منتهی الأرب). پخته شدن خرما. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، اِرطاب قوم، نزدیک شدن پختگی خرماهاشان. قریب رسیدن شدن خرمابنان آنها. (منتهی الأرب) ، ارطاب نخل، نزدیک رسیدن شدن بار آن. رطب شدن آنچه بر خرمابن است. (منتهی الأرب) ، ارطاب ثوب، تر کردن جامه را
بالاپوش دو تهی، تاژ چادر (خیمه)، شمشیر، کمان، خرد، بیخردی از واژگان دو پهلو، آراینده، زشت کننده، رام، بخشنده، شادابی تازگی جوانی، شید جامه ای که روی جامه دیگر پوشند جبه بالاپوش جمع اردیه. یا ردای نیل آسمان، شب
بالاپوش دو تهی، تاژ چادر (خیمه)، شمشیر، کمان، خرد، بیخردی از واژگان دو پهلو، آراینده، زشت کننده، رام، بخشنده، شادابی تازگی جوانی، شید جامه ای که روی جامه دیگر پوشند جبه بالاپوش جمع اردیه. یا ردای نیل آسمان، شب
گریستن بر مرده، گریه کردن، بر مرده، مرده ستای نیکیادی، مویش موییدن گریستن بر مرده، فراگرفتن به یاد سپردن گریه کردن، بر مرده و ذکر نیکیهای او، شعر گقتن در باب مرده و اظهار تاسف مویه گری
گریستن بر مرده، گریه کردن، بر مرده، مرده ستای نیکیادی، مویش موییدن گریستن بر مرده، فراگرفتن به یاد سپردن گریه کردن، بر مرده و ذکر نیکیهای او، شعر گقتن در باب مرده و اظهار تاسف مویه گری