جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رفاء

رفاء

رفاء
سازواری، آشتی دادن، بر چسبانگی، درزدوزی درزگیری از ریشه یونانی درزگیر درز دوز رفوگر رفو کننده. پیوستگی اتفاق سازواری سازگاری
فرهنگ لغت هوشیار

رفاء

رفاء
سازگاری. (دهار). اتفاق. حسن اجتماع. سکون. طمأنینه. سازواری. سازوار آمدن. سازگاری. پیوستگی. برچسبانی.
- بالرفاء والبنین، دعایی است به تازه داماد یا تازه بیوک: خداوند شما را به یکدیگر مهربان کناد و پسران دهاد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

رفاء

رفاء
رفوگر. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء) (دهار)
لغت نامه دهخدا

رفاء

رفاء
آرام دادن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج). مصدر است به معنی مرافاه. (ناظم الاطباء) ، صلح کردن میان کسان و نیکو نمودن. (منتهی الارب) (از آنندراج) ، سازوار آمدن. (منتهی الارب). باکسی موافقت کردن. (دهار) ، برچسبان شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، کف شیر گرفتن و برچفسان شدن. (منتهی الارب) ، رفو کردن. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا