- رصین
- بردبار، ارجمند، استوار، کوشا، دردناک محکم پابرجا استوار، جزیل استوار مقابل رکیک کلام رصین
معنی رصین - جستجوی لغت در جدول جو
- رصین
- ویژگی سخن محکم و استوار
- رصین ((رَ))
- محکم، پابرجا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چیرگی در شناخت
زهر کشنده
کار محکم و استوار
دگمه مادگی
به هم پیوسته، روبند برای زنان
مراقب، چشم دارنده به چیزی
مهمیز، تازیانه
نامه نبشته، شهروا (پول رائج)
پابرجا، استوار
گریه و زاری
محکم و استوار و مضبوط
مرهون، گرو کرده شده
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
محکم، استوار
تبرک تبر کوچک
گروگذاشته شده، مرهون
باوقار، بردبار، سنگین، گران مایه، استوار
محکم و استوار، پابرجا، ثابت و برقرار، باوقار
((رُ وَ))
فرهنگ فارسی معین
گیاهی است پایا دارای برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد که از ریشه آن ماده قرمز رنگی به دست می آید که در رنگرزی به کار می رود، روناس، روغناس
ماده ای چسبناک که از تنۀ بعضی درختان خارج و در روی پوست درخت منعقد میگردد و یا به طور مصنوعی ساخته می شود، صمغ، لاستیک روکش چرخ اتومبیل و سایر وسایل نقلیه
روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودن، رودنگ، روینگ، رویناس، روغناس، زغنار، برای مثال آنجا که حسام او نماید روی / از خون عدو شود گیا روین (عسجدی - لغت نامه - روین)
استوار، محکم، مرصوص، بادوام، مدغم، متأکّد، مستحکم، ستوار، درواخ
Resonance
резонанс