- رصانت
- قوت و محکمی و استواری
معنی رصانت - جستجوی لغت در جدول جو
- رصانت
- محکم شدن، استوار شدن، استواری عقل،
استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، پایداری، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
- رصانت ((رَ نَ))
- محکم بودن، استواری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استواری و محکمی
رصانت استواری
آهستگی و گرانباری و سنگینی، با وقار شدن
استوار شدن، با وقار بودن
عفیف بودن
باوقار بودن، سنگین بودن، آهستگی و وقار
منیع و استوار بودن، کنایه از پارسا و پاک دامن بودن، عفیف بودن
درآمدی که از فرصت ها و موقعیت های برتر به دست آمده باشد، ثروت حاصل از کار غیرتولیدی و بادآورده