- رزغه
- لایستان گلزار
معنی رزغه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چلپاسه وزغه مارمولک چوب بندی است که شاخه های مو (رز) را روی آن اندازند. حربه ایست دسته دارکه سر آن بداس ماند دهره
زردابه دوزخیان گل و لای سخت
بد آمد سوک، رنج، آک (عیب) مصیبت بزرگ پیش آمد ناگوار جمع رزایا
آبگیر پشته آبگیر
پشتواره ای جامه پلونده بلغنده (بقچه) هدایت در فرهنگ ناصری می نویسد: (رزمه فارسی است در لغت عربی نیز آورده اند) بوقچه رخت بسته لباس، لنگه بار قماش و اثاثه پشتواره. یا روی رزمه اصطلاحی است که در مورد تفوق و رجحان کسی بر دیگری استعمال شود (نسائم الاسحار 183 ببعد)
مصیبت عظیم، آسیب و بلا
سلاحی سرد شبیه ساطور، دهره
چوب بندی که شاخه های تاک را روی آن می اندازند
بقچۀ لباس، بستۀ رخت، پشتوارۀ جامه، لنگۀ بارقماش
اسم مره از نزغ، جمع نزغات
پارسی تازی گشته وزغ در تازی برابر با کرپاسو به کار می برند که گونه ای مار مولک است. یکی ازگونه های مار مولک
جانوری شبیه چلپاسه
حلقه در
پای در گل، گرفتار
حلقۀ در، حلقۀ میخ طویله