- رزاله(رِ لَ)
رزالت. با این املا که صاحب آنندراج و غیاث اللغات در ذیل رذاله نوشته اند: ’و رزاله بکسر اول و زای هوز چنانچه شهرت گرفته به این معنی در هیچ کتاب یافته نشده’، شاید از تصرفات فارسی زبانان درگذشته و یا از اغلاط معروف به وده است و ادیب صابر در این شعر کلمه را به معنی صفت آورده است:
یکی نیک به از هزاران رزاله
یکی شاه به از هزاران بیادق.
ادیب صابر
یکی نیک به از هزاران رزاله
یکی شاه به از هزاران بیادق.
ادیب صابر
