ازاله ازاله اِزاله. اِزالت. دور کردن. (زوزنی) (غیاث اللغات). دور کردن ازجای. (منتهی الارب). تزویل. اِزال. زَیل. فاتر کردن (فراتر کردن) . (تاج المصادر بیهقی). یعنی دور کردن (چیزی از جائی). (مجمل اللغه). لغت نامه دهخدا
آزاله آزاله گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید صورتی زرد قرمز و ارغوانی دیده می شود فرهنگ نامهای ایرانی