جدول جو
جدول جو

معنی رخج - جستجوی لغت در جدول جو

رخج
فرق سر تارک
تصویری از رخج
تصویر رخج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرخج
تصویر پرخج
کفل و ساغری اسب و استر و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرخج
تصویر فرخج
زشت، نازیبا، پلید، ناپاک، برای مثال ای بلفرخج ساده همیدون همه فرخج / نامت فرخج و کنیت ملعونت بلفرخج (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۷۹)، در علم زیست شناسی کفل اسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرخج
تصویر فرخج
زشت بدگل نازیبا، نامتناسب ناشایسته، پلید، سست ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورخج
تصویر ورخج
ورخچ: سبحانک می گفتم آواز خر آمد. دلم ورخج و مشوش شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرخج
تصویر فرخج
((فَ رَ خْ))
زشت، نازیبا، نامتناسب، ناشایسته، ناپاک، پلید، سست، ضعیف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورخج
تصویر ورخج
((وَ رَ))
چرکین، پلید، زبون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورخج
تصویر ورخج
زشت، بی مقدار، پست، برای مثال دریغ دفتر اشعار ناخوش سردم / که بد نتیجۀ طبع ورخج مردارم (سوزنی- مجمع الفرس - ورخج)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رخجوش
تصویر رخجوش
آکنه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رخک
تصویر رخک
(دخترانه)
مرکب از رخ (چهره، صورت) + ک (نشانه تحبیب)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رنج
تصویر رنج
مشقت، زحمت، محنت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رخت
تصویر رخت
لباس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پخج
تصویر پخج
پهن پخش پخچ پخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرج
تصویر خرج
هزینه
فرهنگ واژه فارسی سره
گیاهی است از تیره راجها که برخی گونه هایش بصورت درختچه و برخی دیگر بصورت درخت میباشد. برگهایش بیضوی و متناوب و براق و کناره های برگهایش دارای بریدگی هایی نوک تیز میباشد. گلهایش سفید و دارای تقارن محوری است. یا راج معمولی درختی است دو پایه که ارتفاعش بین 5 تا 7 متر و تنه اش مستقیم است و شاخه هایی که از آن متفرع میشود دارای پوست صاف و سبز رنگ میباشد. میوه اش باندازه آلبالو و برنگ قرمز تند است. از بافتهای قسمت زیر پوست این گیاه پس ازساییدن نوعی چسب تهیه میکنند که مانند سریش مصرف میشود خاس خاش طیم شرابه. یا راج اربو بارانک. یا راج راجها تیره ای از گیاهان که نمونه آن راج است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتج
تصویر رتج
درماندن سخنران در سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردج
تصویر ردج
سرگین انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخو
تصویر رخو
نرم و سست از هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار
شیر ستبر شیر دفزک، مهربانی، دوستی، نرمی، لاشخوار کرکس از پرندگان بازی با کودک، نرماندن نرم گردانیدن، آسان کردن سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخل
تصویر رخل
بره ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخف
تصویر رخف
مسکه تنک، خاز تنک، جامه نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخص
تصویر رخص
نرم و نازک ارزان شدن نرخ چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخش
تصویر رخش
اسب رستم است، هراسب خوب و تندرو را گویند و بمعنای قوس و قزح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رختج
تصویر رختج
پارسی تازی گشته رخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخت
تصویر رخت
اسباب و متاع خانه، اسباب و تجملات، لباس، کالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخا
تصویر رخا
سست و نرم گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعج
تصویر رعج
دارا گشتن، پر فرزندی، نا آرامی رمه
فرهنگ لغت هوشیار
زمانی که از طلوع آفتاب آغاز و به غروب ختم شود نهار روج مقابل شب لیل. یا روز امید و بیم قیامت رستاخیز. یا روز بخیر سلام و تعرفی است که در روز به شخصی که ملاقات کنند میگویند، شبانه روز: (او را بر تو سه روز حق مهمانی است) (کشف الاسرار 501: 2) یا روز بازار روزی که مردم در جایی جمع شوند و خرید و فروخت کنند، رونق کار و بار گرمی بازار، روزقیامت. یا روز باز خواست روز قیامت. یا روز برات روز جک. یا روز جک (چک) روز پانزدهم شعبان که روز برات است و شب این روز را شب جک و شب برات نامند. یا روز خوش ایام خوش، دوره جوانی. یا روز درنگ روز قیامت. یا روز سیاه (سیه) روز بد یوم نحس، روز ماتم، آزار تشویش. یا روز شمار روز قیامت. یا روز فراخ زمانی که بعد از طلوع صبح تا غروب را شامل است. یا روز کار روز جنگ. یا روز کوشش روز جنگ و جدال. یا روز مظالم رزو دادخواهی، روز قیامت. یا روز نام و ننگ روز جنگ و جدال، روز ساز و آواز. یا روز ننگ و نبرد روز جنگ و جدال، ظاهر آشکار، روزگار دوره فرصت: (امروز روز فلانی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمج
تصویر رمج
سرگین انداختن پیخال انداختن، سرگین پیخال
فرهنگ لغت هوشیار
محنت، مشقت، تعب، سختی ناشی از کار و کوشش، تعب که در کار برند، زحمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهج
تصویر رهج
گرد، ابر نابار، بد انگیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جخج
تصویر جخج
علتی باشد مانند بادنجان که از گلو و گردن مردم برآید و درد نکند
فرهنگ لغت هوشیار
هزینه، بیرون شدن از مال هرچه باشد، ضد درآمد، بکار بردن پول، پول دادن و خریدن
فرهنگ لغت هوشیار
آهنگی است از موسیقی قدیم: بامدادان بر چکک چون چاشتگاهان بر شخج نیمروزان بر لبینا شامگاهان بر دنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخا
تصویر رخا
وسعت عیش، فراخی روزی، فراوانی رزق
فرهنگ فارسی عمید