- رخاوه
- سستی نرمی
معنی رخاوه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
امید داشتن امید بستن
نرم و آسان شدن
تنکی سستی آمیزه
نرم شدن نازک شدن
ابر ابر سفید
خواپری هم آوای خواهری زرواس رادی جهان او راست میدادر به شادی که و مه را همی بخشد به رادی (گرگانی) بخشش جوانمردی
رباب، از آلات موسیقی شبیه تار که کاسۀ آن کوچک تر و در قدیم دارای دو سیم بوده و آن را با کشیدن کمانه یا آرشه می نواخته اند، رواوه، ابر سفید
نرمی، سستی
سستی کرخی، نرم در تازی به سیزده وات نرم (حروف الرخوه) گفته می شود ثاء حاء خاء ذال زای ظاء صاد ضاد غین فاء سین شین هاء