- رحمت (پسرانه)
- مهربانی، رحم، مهربانی و عفو مخصوص خداوند
معنی رحمت - جستجوی لغت در جدول جو
- رحمت
- مهربانی و مرحمت و شفقت، رافت
- رحمت
- مهربانی، دلسوزی، مهربانی و بخشایش مخصوص خدا
- رحمت ((رَ مَ))
- مهربانی، دلسوزی، بخشایش، عفو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لطف، رقت، مهربانی، عطوفت
رحمت، مهربانی
آزرم، آبرو، ارزش، ارج
دردسر، رنج، رنجه، رنجش، سختی
دلسوزی که به آمرزش و بخشایش انجامد
درسه لم ریز، اپخشایش بخشایش - آمرزش، باران، روزی، نیکی
مهربانی بخشایش بسیار
بخشاینده تنها درباره خدا به کار می رود
جمع رحمه، لم ها درسه ها مهربانی ها مهربانی کردن شفقت ورزیدن، بخشودن عفو کردن، مهربانی شفقت، بخشایش عفو. یا رحمت به در مورد تایید برتری و رجحان چیزی بر چیز دیگر گویند مثلا در مورد خربزه یا هندوانه بی مزه گویند: (رحمت به آب حمام)
زنی که بعد از زائیدن به بیماری رحم مبتلا شود، جمع رحیم، بخشایندگان
هجرت، روانگی، روانه و راهی شدن
انبوهی کردن، رنج و آزردگی
نا مباحی، نا شایستگی
احترام، عزّت، حرام بودن، احترام و فروتنی در برابر اوامر و نواهی الهی، انجام دادن امور حرام
حرمت داشتن: احترام داشتن، ارجمند داشتن
حرمت داشتن: احترام داشتن، ارجمند داشتن
کوچ، سفر، کنایه از وفات، مرگ، درگذشت
رنج و آزردگی، به هم فشار آوردن و یکدیگر را در فشار گذاشتن، انبوهی کردن، زحام، انبوهی
زحمت دادن: باعث زحمت شدن، رنج و آزار دادن، اذیت کردن
زحمت کشیدن: رنج کشیدن، رنج بردن، تحمل رنج و مشقت کردن
زحمت دادن: باعث زحمت شدن، رنج و آزار دادن، اذیت کردن
زحمت کشیدن: رنج کشیدن، رنج بردن، تحمل رنج و مشقت کردن
Inviolacy
неприкосновенность
Unverletzlichkeit
недоторканість
nienaruszalność
inviolabilidade