مصدر به معنی رحابه. (ناظم الاطباء). فراخ گردیدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به رحابه شود فراخ شدن. (دهار) (مصادر اللغۀ زوزنی) (ترجمان ترتیب عادل بن علی ص 51)
مصدر به معنی رَحابه. (ناظم الاطباء). فراخ گردیدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به رحابه شود فراخ شدن. (دهار) (مصادر اللغۀ زوزنی) (ترجمان ترتیب عادل بن علی ص 51)
جمع واژۀ رحبه. (منتهی الارب). جمع واژۀ رحبه و رحبه. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جمع واژۀ رحبه. ایوانهای مساجد و خانه ها و زمینهای فراخ. (آنندراج). رجوع به رحبه و رحبه و رحب شود
جَمعِ واژۀ رَحْبه. (منتهی الارب). جَمعِ واژۀ رَحَبه و رَحْبَه. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ رحبه. ایوانهای مساجد و خانه ها و زمینهای فراخ. (آنندراج). رجوع به رَحْبَه و رَحَبَه و رَحْب شود
معروف به مرحب خیبری یکی از سران یهود و رئیس یکی از قلعه های خیبر که در سال هفتم هجرت در جنگ خیبر با علی علیه السلام نبرد کرد و به دست آن حضرت کشته شد: منم شیردل مرحب خیبری که با چرخ عار آیدم همسری. (حملۀ حیدری)
معروف به مرحب خیبری یکی از سران یهود و رئیس یکی از قلعه های خیبر که در سال هفتم هجرت در جنگ خیبر با علی علیه السلام نبرد کرد و به دست آن حضرت کشته شد: منم شیردل مرحب خیبری که با چرخ عار آیدم همسری. (حملۀ حیدری)
مرحبا گفتن. (غیاث اللغات) (از آنندراج). خوش آمد گفتن و مرحبا گفتن. (ناظم الاطباء) : ترحب به، دعاه الی الرحب و السعه، قال له مرحبا. (متن اللغه). رجوع به ترحاب شود
مرحبا گفتن. (غیاث اللغات) (از آنندراج). خوش آمد گفتن و مرحبا گفتن. (ناظم الاطباء) : ترحب به، دعاه الی الرحب و السعه، قال له مرحبا. (متن اللغه). رجوع به ترحاب شود
نام قبیله ای از همدان. (منتهی الارب). و نام ارحب، مرّه بن دعام بن مالک بن معاویه بن صعب بن دومان بن بکیل بن جشّم بن خیوان بن نوف بن همدان است و بدان قبیله منسوبست: الابل الارحبیه. (معجم البلدان). والنجائب الارحبیات. (منتهی الارب) : یقولون لم یرث و لولا تراثه لقد شرکت فیه بکیل ٌ و ارحب . کمیت (ضحی الاسلام جزو ثالث ص 305).
نام قبیله ای از همدان. (منتهی الارب). و نام ارحب، مرّه بن دُعام بن مالک بن معاویه بن صَعب بن دُومان بن بَکیل بن جُشَّم بن خَیوان بن نوف بن همدان است و بدان قبیله منسوبست: الابل ُ الارحبیه. (معجم البلدان). والنجائب الارحبیات. (منتهی الارب) : یقولون لم یُرَث و لولا تُراثُه لَقَد شَرِکت فیه بکیل ٌ و اَرْحَب ُ. کمیت (ضحی الاسلام جزو ثالث ص 305).
رحبه. ناحیه ای مابین مدینه و شام. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) : رانده از رحبه دواسبه تا مناره یکسره از سم گوران سر شیران هراسان دیده اند. خاقانی. و رجوع به نزهه القلوب ج 3 ص 15 شود
رحبه. ناحیه ای مابین مدینه و شام. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) : رانده از رحبه دواسبه تا مناره یکسره از سم گوران سر شیران هراسان دیده اند. خاقانی. و رجوع به نزهه القلوب ج 3 ص 15 شود
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است