معنی رجفان - جستجوی لغت در جدول جو
رجفان
شتابزدگی
شتابزدگی
تصویر رجفان
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر رفان
رفان
ورفان، آنکه درخواست بخشش جرم و گناه کسی را بکند، شفیع، شفاعت کننده
ورفان، آنکه درخواست بخشش جرم و گناه کسی را بکند، شفیع، شفاعت کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر رجحان
رجحان
برتری و فزونی
برتری و فزونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر جفان
جفان
جفنه ها، کاسه های بزرگ، جمع واژۀ جفنه
جَفنِه ها، کاسه های بزرگ، جمعِ واژۀ جَفنِه
فرهنگ فارسی عمید
تصویر اجفان
اجفان
جفن ها، پلک های چشم، جمع واژۀ جفن
جفن ها، پلک های چشم، جمعِ واژۀ جفن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر رجبان
رجبان
در تازی دو ماه رجب و شعبان را گویند
در تازی دو ماه رجب و شعبان را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رجلان
رجلان
رجلان پیاده تنبان پایچه تثنیه رجل، جمع رجل، دو پای دوپا
رجلان پیاده تنبان پایچه تثنیه رجل، جمع رجل، دو پای دوپا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ردفان
ردفان
روز و شب، دو ملوان که در پایانه کشتی باشند
روز و شب، دو ملوان که در پایانه کشتی باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رغفان
رغفان
جمع رغیف، گرده نان ها چانه خازها
جمع رغیف، گرده نان ها چانه خازها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر اجفان
اجفان
جمع جفن، پلک ها بسیار گابیدن
جمع جفن، پلک ها بسیار گابیدن
فرهنگ لغت هوشیار
رجحان
چربیدن ترازو و مایل گردیدن آن، افزون آمدن، غالب آمدن بر کسی در نبرد در اندازه چیزی
چربیدن ترازو و مایل گردیدن آن، افزون آمدن، غالب آمدن بر کسی در نبرد در اندازه چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رفان
رفان
زعفران، و بمعنی شفیع و شفاعت کننده
زعفران، و بمعنی شفیع و شفاعت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جفان
جفان
جمع جفنه، کاسه های بزرگ، شاخ های رز
جمع جفنه، کاسه های بزرگ، شاخ های رز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رجعان
رجعان
پاسخ پاسخ نامه
پاسخ پاسخ نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر اجفان
اجفان
جمع جفن، پلک چشم، غلاف شمشیر
جمع جفن، پلک چشم، غلاف شمشیر
فرهنگ فارسی معین
تصویر رجحان
رجحان
((رُ))
برتری، فزونی
برتری، فزونی
فرهنگ فارسی معین
رجحان
تمایل، روند، گرایش
تَمَایُل، رَوَند، گِرایِش
دیکشنری اردو به فارسی