جدول جو
جدول جو

معنی رجزخونی - جستجوی لغت در جدول جو

رجزخونی
خواندن شعر رجزدعوی و غالبا به لاف و لغت نامه ی دهخدا، ج۱۴، ص۲۹۳
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رجزخوانی
تصویر رجزخوانی
خودستایی، خواندن اشعار به هنگام نبرد جهت مفاخرت، عمل رجزخوان
فرهنگ فارسی عمید
(رَ جَ خوا / خا)
خواندن شعر رجز، دعوی و غالباً به لاف. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان امجز بخش جبال بارز از شهرستان جیرفت واقع در 43هزارگزی جنوب شرقی مسکون و 6هزارگزی شمال راه مالرو مسکون به کروک، منطقۀ کوهستانی و سردسیر است و 50 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه تأمین میشود و از محصولات عمده اش حبوب و غلات و لبنیات قابل ذکر است، شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد، ساکنان آن از طایفۀ امجزی هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان حتکن بخش جبال بارز از شهرستان کرمان واقع در 50هزارگزی شمال شرقی زرند و 2هزارگزی باختر راه مالرو خانوک به راور، دارای 15 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
بی خبر تاخت بردن در روز بر سر دشمن، ضد شبیخون، (ازبرهان قاطع) (از آنندراج) (ازانجمن آرا) (از ناظم الاطباء) :
کنم آنگه خبردارت که چون است
شبیخون مصلحت یا روزخون است،
نزاری (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رجز خوانی
تصویر رجز خوانی
گویتازی خود ستایی عمل رجز خوان خواندن رجز ارجوزه خوانی، خودستایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجزخوانی
تصویر رجزخوانی
((~. خا))
خود ستایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روزخون
تصویر روزخون
یورش ناگهانی بر دشمن در روز، مقابل شبیخون
فرهنگ فارسی معین
رج+خونی، آواز به نوبت و ردیف خواندن، در زبان فراسی و تبری
فرهنگ گویش مازندرانی