جدول جو
جدول جو

معنی روزخون

روزخون
یورش ناگهانی بر دشمن در روز، مقابل شبیخون
تصویری از روزخون
تصویر روزخون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با روزخون

روزخون

روزخون
بی خبر تاخت بردن در روز بر سر دشمن، ضد شبیخون، (ازبرهان قاطع) (از آنندراج) (ازانجمن آرا) (از ناظم الاطباء) :
کنم آنگه خبردارت که چون است
شبیخون مصلحت یا روزخون است،
نزاری (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

روز خون

روز خون
تاخت ناگهانی بر سر دشمن در روز مقابل شبخون شبیخون
روز خون
فرهنگ لغت هوشیار

روزگون

روزگون
سفید و روشن مانند روز مانند روز، برای مِثال بر دختر آمد پر از خنده لب / گشاده رخ روزگون زیر شب (فردوسی - ۱/۲۱۹)
روزگون
فرهنگ فارسی عمید

روزگون

روزگون
روشن مانند روز، (ناظم الاطباء) :
بر دختر آمد پر از خنده لب
گشاده رخ روزگون زیرشب،
فردوسی
لغت نامه دهخدا

روزبان

روزبان
دربان حاجب، نگهبان بارگاه شاهان و امیران پاسبان، سرهنگ، چاوش، جلاد
فرهنگ لغت هوشیار