- رجا (پسرانه)
- امیدواری، امید
معنی رجا - جستجوی لغت در جدول جو
- رجا
- امید، آبستنی دروغین، امیدواری، چشم داشت، توقع، آروز
- رجا
- حالتی در سالک که باعث می شود به لطف خداوند امیدوار شود، امیدوار بودن، امیدواری، امید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چوب چاه، سنگی که به ریسمان بندند و در چاه بیاویزند تا اندازه آب را بدانند چاه سنج، سنگ دهوه (دهوه دلو) سنگ دولک سنگی که بر دهوه بندند تا زودتر فرو شود
جمع رجل، مردان، مردان بزرگ
دریای توفنده، رستخیز، جنبنده آواز و صدای کوس و نقاره
برگردنده
دریا، ابر غرنده، شتر بانگ کننده
کلانسرین: زن، سنگین گرانسنگ زن، پر: آوند
رجل ها، مردها، جمع واژۀ رجل
راجل ها، پیاده ها، جمع واژۀ راجل
ناحیه، جمع ارجاء
امید بخشیدن، دیر کاری، جمع رجا، کناره ها کرانه ها طرف ها گوشه ها. امیدوار کردن، واپس بردن کار را به تاء خیر انداختن وا پس داشتن پس افکندن باز پس بردن سپس انداختن کاری را
فرمانی که در نظام بسربازان تا هر کس در هر محل که ایستاده پای خود را با آهنگ بزمین کوبد
ثابت، برقرار، استوار
نواحی، اطراف، کناره ها
به تاخیر انداختن کاری، امیدوار کردن
مؤنث واژۀ اعرج، کسی که پایش لنگ باشد
کفتار، پستانداری گوشت خوار شبیه سگ که دست هایش از پاها بلندتر است و معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند، ضبع
کفتار، پستانداری گوشت خوار شبیه سگ که دست هایش از پاها بلندتر است و معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند، ضبع
کفتار از جانوران
چوز نما، گشاده سرین: زن
به جا، به جای خود، در امور نظامی فرمانی که در نظام به صفی از سربازان داده می شود تا در جایی که ایستاده اند پا به زمین بزنند
درجا زدن: در امور نظامی پا بر زمین زدن بدون پیش رفتن، کنایه از در یک حال یا در یک مقام باقی ماندن و پیشرفت نکردن
درجا زدن: در امور نظامی پا بر زمین زدن بدون پیش رفتن، کنایه از در یک حال یا در یک مقام باقی ماندن و پیشرفت نکردن
فزونی، برتری
امید داشتن امید بستن
چوب چاه دو چوب است که بر سر چاه نهند و چرخ چاه بر آن گذارند
مردمان پست و بی سر و سامان، فرومایگان، اراذل و اوباش، سفلگان، غوغا
جمع رجل، مردان پیادگان جمع رجل مردان
مردان صالح
دانندگان سروا، پژوهندگان باز گفته ها مردان نامی که درباره احادیث و اخبار و روایات تحقیقات و تتبعات کنند و درین زمینه آگاهی تام دارند. یا علم رجال الاحادیث. علمی که در زمینه شخصیت رجال خبر و حدیث ببحث می پردازد
فزونی، برتری
سنگین تر شدن
بانوچ تاب تاب بازی، آلاکلنگ