جدول جو
جدول جو

معنی رتم - جستجوی لغت در جدول جو

رتم
کوبیدن، شکستن
تصویری از رتم
تصویر رتم
فرهنگ لغت هوشیار
رتم
گیاهی قی آور و باریک با دانههایی شبیه عدس
تصویری از رتم
تصویر رتم
فرهنگ فارسی عمید
رتم
شکستن، کوبیدن، ریزریز کردن یا باریک کردن چیزی
تصویری از رتم
تصویر رتم
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رتمه
تصویر رتمه
نخ انگشت رشته ای که برای یادآوری بر انگشت بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثرتم
تصویر ثرتم
ته کاسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترتم
تصویر ترتم
نخ به انگشت بستن برای یاد آوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رام
تصویر رام
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رستم
تصویر رستم
(پسرانه)
تنومند، قوی اندام، قهرمان بزرگ شاهنامه، در زبان قدیم ایرانی مرکب از رس (بالش، نمو) + تهم (دلیر، پهلوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رام
تصویر رام
آهل، اهلی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رزم
تصویر رزم
مخاصمه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ریتم
تصویر ریتم
آهنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رسم
تصویر رسم
آیین، هنجار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رحم
تصویر رحم
بخشایش، دلسوزی، زهدان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم، جور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ریتم
تصویر ریتم
ریتم (Rhythm) یا ضرباهنگ در سینما به توالی زمانی و ساختاری فیلم اشاره دارد که بر تجربه بیننده تأثیر می گذارد. این مفهوم نه تنها به سرعت و جریان فیلم بلکه به نحوه ترکیب و ترتیب صحنه ها، صداها، و حرکات دوربین نیز مربوط می شود.
عناصر تشکیل دهنده ریتم در سینما
1. تدوین (Editing) :
- سرعت تدوین : تعداد برش ها و تغییرات در واحد زمان می تواند ریتم فیلم را تعیین کند. تدوین سریع می تواند حس هیجان و تنش ایجاد کند، در حالی که تدوین آهسته می تواند حس آرامش یا تأمل را منتقل کند.
- توالی صحنه ها : ترتیب و توالی صحنه ها می تواند به ایجاد ریتم کمک کند. ترتیب منطقی و منسجم صحنه ها می تواند جریان داستان را تقویت کند.
2. موسیقی و صدا (Sound and Music) :
- موسیقی پس زمینه : موسیقی می تواند ریتم فیلم را تحت تأثیر قرار دهد. موسیقی با ضرب آهنگ سریع می تواند حس هیجان را تقویت کند، در حالی که موسیقی آرام می تواند حس ملایم تری ایجاد کند.
- افکت های صوتی : صداهای محیطی و افکت های صوتی می توانند به تقویت ریتم فیلم کمک کنند.
3. حرکت دوربین (Camera Movement) :
- پان و تیلت : حرکت های نرم و آهسته دوربین می تواند حس آرامش و ثبات را القا کند، در حالی که حرکت های سریع و ناگهانی می تواند حس اضطراب و هیجان را ایجاد کند.
- دالی و زوم : استفاده از دالی (حرکت افقی دوربین) و زوم (تغییر فاصله کانونی) می تواند بر ریتم فیلم تأثیر بگذارد.
4. بازیگری و عملکرد (Acting and Performance) :
- سرعت و تن صدای دیالوگ ها : نحوه ادای دیالوگ ها و تغییرات در تن صدا می تواند بر ریتم فیلم تأثیرگذار باشد.
- حالات و حرکات بدنی : حرکات بدنی بازیگران می تواند به تقویت ریتم فیلم کمک کند.
کاربردهای ریتم در سینما
1. ایجاد هیجان و تنش :
- در صحنه های اکشن و مهیج، تدوین سریع و موسیقی تند می تواند حس هیجان و تنش را افزایش دهد.
2. ایجاد حس آرامش :
- در صحنه های آرام و احساسی، استفاده از تدوین آهسته و موسیقی ملایم می تواند حس آرامش و تأمل را منتقل کند.
3. تعیین تمپو و سرعت روایت :
- ریتم می تواند به تعیین سرعت کلی روایت فیلم کمک کند و تجربه بیننده از جریان داستان را شکل دهد.
مثال های عملی:
- فیلم های اکشن : فیلم های مانند `مد مکس: جاده خشم` از تدوین سریع، موسیقی پر تنش و حرکات سریع دوربین برای ایجاد ریتم پر هیجان استفاده می کنند.
- فیلم های درام : فیلم های درام مانند `درخت زندگی` از تدوین آهسته، موسیقی آرام و حرکات نرم دوربین برای ایجاد ریتمی ملایم و احساسی بهره می برند.
ریتم در سینما یکی از ابزارهای اساسی است که به کارگردانان و تدوین گران کمک می کند تا تجربه بیننده را هدایت کرده و احساسات و واکنش های مختلفی را ایجاد کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از آتم
تصویر آتم
اتم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رام
تصویر رام
نرم، آرام، فرمانبردار، خوگرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتیم
تصویر رتیم
کند روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رته
تصویر رته
فندق هندی بندق هندی
فرهنگ لغت هوشیار
مرتب و منظم کردن چیزی، شیوا و رسا گفتن سخن را، خوبی و آراستگی هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار
بسته، بستن، بر هم دوختن بستن دوختن مقابل فتق یا رتق و فتق بستن و گشودن دوختن و شکافتن بست و گشاد حل و عقد:) برتق و فتق امور مشغولست . (، (تصوف) رتق اشارت به وحدت حقیقه و وجود واحد بسیط و مرتبت صفات و اسما و افعال است (از اسفار 23: 3)، بسته مقابل فتق، زنی که مدخل آلت تناسلیش مسدود بود و مانع آرامش گردد
فرهنگ لغت هوشیار
فراخزیستی، لنگر انداختن و کنگر خوردن ماندن با خوشی فراخزی، گیاه به اندازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتج
تصویر رتج
درماندن سخنران در سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتب
تصویر رتب
جمع رتبه سختی، شدت، درشتی زندگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتام
تصویر رتام
شکسته ریزه شده
فرهنگ لغت هوشیار
زاهدان بچه، جای بچه در شکم، بچه دان، خویشاوندی، خویشی مهربانی و عطوفت و شفقت و غمخواری و نرم دلی
فرهنگ لغت هوشیار
سنگسار کردن، دشنام دادن، نفرین کردن، از نزد خود راندن، سخن گفتن از روی خیال و گمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضم
تصویر رضم
شیاراندن شیار کردن، بر هم نهادن، سنگ چنی، بر زمین زدن
فرهنگ لغت هوشیار
اثر، علامت، نشان، روش، آئین، عادت، طریق، دستور، وضع، قواعد، مقررات کشیدن شکل یا خطی بر روی کاغذ
فرهنگ لغت هوشیار
هر آدم شجاع و دلاوری که به رستم زال نسبت دهند، بلند بالا، بزرگ تن
فرهنگ لغت هوشیار
روان، ناکس، لبریز دیگ، مفروانی مف آب بینی پریشانی پراکندگی، جمع رذوم، روان گشته ها، لبریزها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردم
تصویر ردم
سد کردن، بستن در
فرهنگ لغت هوشیار
شیر ستبر شیر دفزک، مهربانی، دوستی، نرمی، لاشخوار کرکس از پرندگان بازی با کودک، نرماندن نرم گردانیدن، آسان کردن سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغم
تصویر رغم
کراهت داشتن چیزی را، به خاک آلوده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعم
تصویر رعم
پیه
فرهنگ لغت هوشیار