- ربودن
- به تردستی و چابکی و حیله از کسی چیزی را گرفتن، به زور و سرعت چیزی را از شخصی بردن
معنی ربودن - جستجوی لغت در جدول جو
- ربودن
- چیزی را با تردستی و چابکی از جایی برداشتن و بردن، در بردن، دزدیدن، جذب کردن
- ربودن ((رُ دَ))
- دزدیدن، جذب کردن
- ربودن
- Hijack, Ravishment, Snatch
- ربودن
- угонять , похищение , хватать
- ربودن
- entführen, Entführung, entreißen
- ربودن
- викрадати , викрадення , захоплювати
- ربودن
- porwać, porwanie, chwytać
- ربودن
- 劫持 , 绑架 , 抢夺
- ربودن
- sequestrar, rapto, agarrar
- ربودن
- dirottare, rapimento, strappare
- ربودن
- secuestrar, rapto, arrebatar
- ربودن
- détourner, enlèvement, arracher
- ربودن
- kapen, ontvoering, grijpen
- ربودن
- अपहरण करना , अपहरण , झपट लेना
- ربودن
- membajak, penculikan, merebut
- ربودن
- يختطف , اغتصابٌ , خطف
- ربودن
- לחטוף , חטיפה , לחטוף
- ربودن
- ハイジャックする , 拉致 , ひったくる
- ربودن
- 납치하다 , 납치 , 빼앗다
- ربودن
- kaçırmak, kaçırma, kapmak
- ربودن
- kuiba, utekaji, kunyakua
- ربودن
- ลักพาตัว , การลักพาตัว , ฉก
- ربودن
- অপহরণ করা , অপহরণ , ছিনতাই করা
- ربودن
- اغوا کرنا , اغوا , چھیننا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برتر بودن، شهیر بودن
لهجه در ربودن و گرفتن و تاراج کردن
چیزی را با تردستی برداشته و چابکی در برده، دزدیده تاراج شده، مجذوب
چیزی یا کسی که دریده شده، دربرده
وجود نداشتن، معدوم بودن
هستی داشتن، وجود داشتن
پولی که پیش از کار به مزدور دهند یا بابت قیمت چیزی بدیگری دهند پیش مزد بیعانه
ماندگاری
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود