جدول جو
جدول جو

معنی رایحات - جستجوی لغت در جدول جو

رایحات
(یِ)
جمع واژۀ رایحه، بوهای خوش، شبانگاه درآیندگان:
علیک تحیه الرحمن تتری
برحمات غواد رایحات.
؟ (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 192)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اریحیت
تصویر اریحیت
جوانمردی، سخاوت، فتوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رایات
تصویر رایات
رایت ها، بیرق ها، پرچم ها، علم ها، علامات نصب شده در جایی، جمع واژۀ رایت
فرهنگ فارسی عمید
ج راحه در همه معانی، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ رایت، (المنجد) (منتهی الارب) (دهار) (اقرب الموارد)، علم ها، (اقرب الموارد) (منتخب اللغات) (غیاث اللغات) (از فرهنگ نظام)، نشانه های لشکر، (آنندراج) (منتخب اللغات) :
ور دگرباره به روم اندر کشی رایات خویش
هر کجا در روم کاریزی بود پرخون شود،
امیرمعزی،
رایات او چو دید نقیب بهشت گفتا
زین راست تر بباغ بقا عرعری ندارم،
خاقانی،
رایات تو روس را علی روس
صرصر شده شاخ ضیمران را،
خاقانی،
رایات سلطان بسبب غزوی از غزوات دور افتاد، (ترجمه تاریخ یمینی)، در اثنای این مخاصمات رایات سلطان بدان حدود رسید، (ترجمه تاریخ یمینی)، رایات سلطان و اعلام ایمان در علو و رفعت بثریا رسید، (ترجمه تاریخ یمینی)، نیت غزوی دیگر محقق کرد که اعلام اسلام بدان مرتفع گردد و رایات کفر و شرک بدان منتکس و نگونسار شود، (ترجمه تاریخ یمینی)، ابوابش رایات افراشته دارد، (تاریخ بیهق ص 21)،
چو شد رایات شاه زنگ منکوس
برآمد دیده بان قلعۀ روس،
نظامی،
قبۀ خرگاه دولت، شقۀ رایات جاه
زینت تمکین و دین، آرایش فرض و سنن،
نظام قاری،
رجوع به رایت شود
لغت نامه دهخدا
(یِ)
جمع واژۀ رایقه. خوب. شگفت انگیز. جالب توجه: و به رایقات مواعید او مستظهر گردانید. (تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راسیات
تصویر راسیات
جمع راسیه، ایستاها کوه های استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایقات
تصویر سایقات
مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صایمات
تصویر صایمات
مونث صایم، جمع صایمات (صائمات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صراحیات
تصویر صراحیات
شراب خالص و پاکیزه، سخن خالص و بی آمیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحیات
تصویر صاحیات
شراب خالص و پاکیزه، سخن خالص و بی آمیغ
فرهنگ لغت هوشیار
زنان درست کار، اعمال شایسته و صالح، باقیات صالحات، آثار نیک که از شخص مانده باشد پس از مردن وی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شائعه، سرت ها (اخبارراست و دروغ) مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ)، جمع شایعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترشیحات
تصویر ترشیحات
جمع ترشیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترویحات
تصویر ترویحات
جمع ترویح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیحات
تصویر ترجیحات
جمع ترجیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایرات
تصویر دایرات
جمع دایره (دائره) حوادث پیش آمدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جراحات
تصویر جراحات
جمع جراحت زخمها ریشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سانحات
تصویر سانحات
جمع سانحه، رخدادها جمع سانحه اتفاقات سرگذشتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایرات
تصویر سایرات
جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
جمع سابح، جمع سابحه، کشتی ها ستارگان فرشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایات
تصویر رایات
جمع رایه، درفش ها جمع رایت درفشها بیرقها علمها
فرهنگ لغت هوشیار
بمعنی مجموعه اخلاق و رفتار و کیفیات نفسانی و حالات روانی اطلاق میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتیلات
تصویر رتیلات
سوسندیسیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایحات
تصویر نایحات
جمع نایحه (نائحه) مونث نایح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راضعات
تصویر راضعات
جمع راضعه، دایگان جمع راضعه دایگان مرضعات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راهبه، هیرسایان مونث راهب زن ترسای پارسا و گوشه نشین جمع راهبات
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز مفت و جمله که آن را عوض بدلی نباید داد، هر چیز که بی رنج و محنت بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادیات
تصویر رادیات
رادیاتور فرانسوی سر برغ تابشگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذراحیات
تصویر ذراحیات
آله کلویان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریحیت
تصویر اریحیت
خوشدلی، شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایات
تصویر رایات
جمع رایت، درفش ها، بیرق ها، علم ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
پسمان ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رایاوات
تصویر رایاوات
فونت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رایگان
تصویر رایگان
مجانی
فرهنگ واژه فارسی سره