جدول جو
جدول جو

معنی راهزنی - جستجوی لغت در جدول جو

راهزنی
دزدی و غارت و تاراج در راهها
تصویری از راهزنی
تصویر راهزنی
فرهنگ لغت هوشیار
راهزنی
دزدی و غارت اموال مسافران در راه ها، عمل راهزن
تصویری از راهزنی
تصویر راهزنی
فرهنگ فارسی عمید
راهزنی
((رَ زَ))
دزدی، بریدن راه، قطع طریق
تصویری از راهزنی
تصویر راهزنی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رایزنی
تصویر رایزنی
مشاوره، مشورت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رایزنی
تصویر رایزنی
عمل و شغل رایزن مشاوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایزنی
تصویر رایزنی
مشاورت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راهزن
تصویر راهزن
سارق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راهزن
تصویر راهزن
آنکه در راهها مسافران را غارت کند قاطع طریق، سرود گوی مطرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهزنی
تصویر رهزنی
عمل راهزن غارت در جاده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهزن
تصویر راهزن
((زَ))
دزدی که اموال مسافران را غارت می کند، نغمه خوان، سرودگوی، رهزن
فرهنگ فارسی معین
دزدی که در بیابان و میان راه جلو مردم را می گیرد و اموال آن ها را به زور می گیرد، قطاع الطریق، راهگیر، راهبند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راهبند
تصویر راهبند
مانع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راهسنج
تصویر راهسنج
کسی که سنجش راه کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهروی
تصویر راهروی
عمل راه رفتن، (تصوف) سلوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهپوی
تصویر راهپوی
رهنورد، راه پیما
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راهب، هیرسایان جمع راهب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهبری
تصویر راهبری
عمل راهبر هدایت ارشاد
فرهنگ لغت هوشیار
صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقمزنی
تصویر رقمزنی
نویسندگی کتابت، نقاشی رسامی
فرهنگ لغت هوشیار
فولاد و آهن جوهردار، آنچه از فولاد و آهن جوهردار سازند مانند شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهبری
تصویر راهبری
رهبری، راهنمایی، هدایت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهانی
تصویر شاهانی
انگور شاهانی، نوعی انگور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارزنی
تصویر خارزنی
Prickliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ความมีหนาม
دیکشنری فارسی به تایلندی