نام قصبه ای است در سودان وسطی دارای عرض شمالی س126 و طول شرقی س43 1 واقع در کنار رود ’گولبی نکیندی’ که به خلیج ’نیجر’ میریزد، رود مزبور در عبور از این قصبه 40 گز پهنا و 6 گز ژرفا دارد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در سودان وسطی دارای عرض شمالی س126 و طول شرقی س43 ْ1 واقع در کنار رود ’گولبی نکیندی’ که به خلیج ’نیجر’ میریزد، رود مزبور در عبور از این قصبه 40 گز پهنا و 6 گز ژرفا دارد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
دها، داه، داهه، نام گروهی از مردم سکائی، آنان که با کورش کبیر جنگیده اند و کورش بدست آنان کشته شده است بر طبق روایت برس کلدانی، (ایران باستان ج 1 ص 470)
دها، داه، داهه، نام گروهی از مردم سکائی، آنان که با کورش کبیر جنگیده اند و کورش بدست آنان کشته شده است بر طبق روایت برس کلدانی، (ایران باستان ج 1 ص 470)
یا طه، نام سورۀ بیستم از قرآن کریم: پس از الحمد و الرحمن و الکهف پس از یاسین و طاسین میم و طاها، خاقانی، نفس طاها راست یک شب قاب قوسین نزد حق گر دو گردد نفس طاها برنتابد بیش از این، خاقانی، ، نام حضرت پیغمبر چرا که اشارت است از یا طاهر، (آنندراج) : از علم پاک جانش وز زهد دل ولیکن بر رو نبشته طاها بر طیلسانش یاسین، ؟ و رجوع به طه شود
یا طه، نام سورۀ بیستم از قرآن کریم: پس از الحمد و الرحمن و الکهف پس از یاسین و طاسین میم و طاها، خاقانی، نفس طاها راست یک شب قاب قوسین نزد حق گر دو گردد نفس طاها برنتابد بیش از این، خاقانی، ، نام حضرت پیغمبر چرا که اشارت است از یا طاهر، (آنندراج) : از علم پاک جانش وز زهد دل ولیکن بر رو نبشته طاها بر طیلسانش یاسین، ؟ و رجوع به طه شود
نوعی از طعام باشد که پاچه نیز خوانند، (آنندراج) (هفت قلزم)، نوعی از طعام باشد که عربان باهه اش گویند، باجه معرب آن است، (منتهی الارب)، نوعی از طعام، (ناظم الاطباء)
نوعی از طعام باشد که پاچه نیز خوانند، (آنندراج) (هفت قلزم)، نوعی از طعام باشد که عربان باهه اش گویند، باجه معرب آن است، (منتهی الارب)، نوعی از طعام، (ناظم الاطباء)
بمعنی راجه عموماً و لقب راجه های اودیپور که ملکی است بین مالوه و اجمیر و گجرات و رانا خصوصاً، (از آنندراج) (از غیاث اللغات)، راجۀ هند، (ناظم الاطباء)، حاکم، (ناظم الاطباء)، لقب راجۀ چیت پور، (آنندراج) (غیاث اللغات)
بمعنی راجه عموماً و لقب راجه های اودیپور که ملکی است بین مالوه و اجمیر و گجرات و رانا خصوصاً، (از آنندراج) (از غیاث اللغات)، راجۀ هند، (ناظم الاطباء)، حاکم، (ناظم الاطباء)، لقب راجۀ چیت پور، (آنندراج) (غیاث اللغات)
اسم مردی که پسرانش بازر و بابل مراجعت کردند، (قاموس کتاب مقدس) مردی از سبط راوبین و پسر لیخا، (از قاموس کتاب مقدس) پسر شوبال بن یهودا، (از قاموس کتاب مقدس)
اسم مردی که پسرانش بازر و بابل مراجعت کردند، (قاموس کتاب مقدس) مردی از سبط راوبین و پسر لیخا، (از قاموس کتاب مقدس) پسر شوبال بن یهودا، (از قاموس کتاب مقدس)
نام رودی است که ’ابواهراز’ نیز خوانده میشود، این رود شعبه ای است از رود نیل که از کوههای حبشه سرچشمه میگیرد و بسوی شمال باختر سرازیر میشود و پس از پیمودن 400هزار گز خط مستقیم در 203هزار گزی خرطوم به ’بحرازرق’ میریزد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام رودی است که ’ابواهراز’ نیز خوانده میشود، این رود شعبه ای است از رود نیل که از کوههای حبشه سرچشمه میگیرد و بسوی شمال باختر سرازیر میشود و پس از پیمودن 400هزار گز خط مستقیم در 203هزار گزی خرطوم به ’بحرازرق’ میریزد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)