معنی داها
- داها
- دهار، دره
واژههای مرتبط با داها
داها
- داها
- غار، کوه، دره
داها
- داها
- دها، داه، داهه، نام گروهی از مردم سکائی، آنان که با کورش کبیر جنگیده اند و کورش بدست آنان کشته شده است بر طبق روایت برس کلدانی، (ایران باستان ج 1 ص 470)
داها
- داها
- دره، غار کوه، (برهان)، کهف، (نظام الاطباء)
دانا
- دانا
- عاقل، خردمند
دارا
- دارا
- مالدار، ثروتمند، از نامهای خداوند، صورت دیگری از داراب و داریوش، نام پادشاه کیانی در شاهنامه و منظومه نظامی
شاها
- شاها
- نام قلعه ای که هولاکوخان اموال و خزاین خود را آنجا گذاشته بود
دانا
- دانا
- فهیم
دارا
- دارا
- واجد، متمول
طاها
- طاها
- نام سوره ای در قران کریم
