نام ژنرال دانمارکی است وی بسال 1492 میلادی متولد شد و در سال 1565 میلادی درگذشت، او یکی از سرداران نامی فردریک اول بود، پسرش هانری که عضو حکومت دانمارک بود بسال 1526م، بدنیا آمد و در سال 1598 میلادی درگذشت
نام ژنرال دانمارکی است وی بسال 1492 میلادی متولد شد و در سال 1565 میلادی درگذشت، او یکی از سرداران نامی فردریک اول بود، پسرش هانری که عضو حکومت دانمارک بود بسال 1526م، بدنیا آمد و در سال 1598 میلادی درگذشت
مقابل کجرو. (آنندراج) (ارمغان آصفی). راست رونده. مستقیم حرکت کننده. بی انحراف و کجی رونده. که بخط مستقیم طی طریق کند. که از استقامت نگردد: پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ. منوچهری. چو میکردم این داستان را بسیج سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ. نظامی. اعتدال هوای نوروزی راسترو شد بعالم افروزی. نظامی. نه پایی چو بینندگان راسترو نه گوشی چو مرد نصیحت شنو. سعدی. سعدیا راستروان گوی سعادت بردند راستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار. سعدی
مقابل کجرو. (آنندراج) (ارمغان آصفی). راست رونده. مستقیم حرکت کننده. بی انحراف و کجی رونده. که بخط مستقیم طی طریق کند. که از استقامت نگردد: پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ. منوچهری. چو میکردم این داستان را بسیج سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ. نظامی. اعتدال هوای نوروزی راسترو شد بعالم افروزی. نظامی. نه پایی چو بینندگان راسترو نه گوشی چو مرد نصیحت شنو. سعدی. سعدیا راستروان گوی سعادت بردند راستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار. سعدی
صادق، مقابل کاذب و دروغگو، (ناظم الاطباء)، راستگوینده، صادق القول، راست گفتار، صادق الوعد: و آن نخستین چون گواه عدل است و راستگو، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 95)، و گفت خواهد آمد بشما رسول راستگو و راست کردار، (قصص الانبیاء ص 21)، هرچند این قصیده گواهی است راستگو بر دعوی وفاق تو کاندر نهان ماست، خاقانی، بصورت دو حرف کژ آمددل امّا ز دل راستگو تر گوایی نیابی، خاقانی، مرد باید که راستگو باشد ور ببارد بر او بلا چو تگرگ، جمال الدین اصفهانی، و نداند که کجاست و در این سوگند راستگو بود، (تاریخ قم ص 24)، - امثال: راستگو را همیشه راحت بیش، (امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 858)، و رجوع به راستگوی شود، - راستگو خواندن، راستگو شمردن، راستگو دانستن: ولیکن تو هم کشته بر دست او شوی زود و خوانی مرا راستگو، فردوسی، - راستگو داشتن، راستگو شمردن، تصدیق، راستگوداشتن کسی را، ضد تکذیب، (منتهی الارب)، - راستگو شدن، سخن راست گفتن: ز کژگویی سخن را قدر کم گشت کسی کو راستگو شد محتشم گشت، نظامی، برّ، راستگو شدن درسوگند، (منتهی الارب)
صادق، مقابل کاذب و دروغگو، (ناظم الاطباء)، راستگوینده، صادق القول، راست گفتار، صادق الوعد: و آن نخستین چون گواه عدل است و راستگو، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 95)، و گفت خواهد آمد بشما رسول راستگو و راست کردار، (قصص الانبیاء ص 21)، هرچند این قصیده گواهی است راستگو بر دعوی وفاق تو کاندر نهان ماست، خاقانی، بصورت دو حرف کژ آمددل امّا ز دل راستگو تر گوایی نیابی، خاقانی، مرد باید که راستگو باشد ور ببارد بر او بلا چو تگرگ، جمال الدین اصفهانی، و نداند که کجاست و در این سوگند راستگو بود، (تاریخ قم ص 24)، - امثال: راستگو را همیشه راحت بیش، (امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 858)، و رجوع به راستگوی شود، - راستگو خواندن، راستگو شمردن، راستگو دانستن: ولیکن تو هم کشته بر دست او شوی زود و خوانی مرا راستگو، فردوسی، - راستگو داشتن، راستگو شمردن، تصدیق، راستگوداشتن کسی را، ضد تکذیب، (منتهی الارب)، - راستگو شدن، سخن راست گفتن: ز کژگویی سخن را قدر کم گشت کسی کو راستگو شد محتشم گشت، نظامی، بَرّ، راستگو شدن درسوگند، (منتهی الارب)
منصور بن عبداﷲ فارسی مشهور به راستگو، فقیهی است فاضل امامی و از علمای قرن دهم و در طبقۀ شهید ثانی، متوفی در 966 هجری قمری او با غیاث الدین منصور بن امیر صدرالدین معاصر بوده و در شیراز اقامت داشته و شرح مختصر الاصول سید شریف و کتاب الفصول المنصوریه یا الفوائد المنصوریه از تألیفات اوست که شرح متوسط مزجی تهذیب الاصول علامۀ حّلی است، (از ریحانه الادب)، و رجوع به روضات ص 675 و الذریعه ج 4 ص 514 و ج 6 ص 128 شود
منصور بن عبداﷲ فارسی مشهور به راستگو، فقیهی است فاضل امامی و از علمای قرن دهم و در طبقۀ شهید ثانی، متوفی در 966 هجری قمری او با غیاث الدین منصور بن امیر صدرالدین معاصر بوده و در شیراز اقامت داشته و شرح مختصر الاصول سید شریف و کتاب الفصول المنصوریه یا الفوائد المنصوریه از تألیفات اوست که شرح متوسط مزجی تهذیب الاصول علامۀ حّلی است، (از ریحانه الادب)، و رجوع به روضات ص 675 و الذریعه ج 4 ص 514 و ج 6 ص 128 شود
کسانتوس، از قدیم ترین مورخین یونان است، و زادگاهش شهر ساردس بوده و در حدود 503 قبل از میلاد (سال فتح آن شهر) متولد گردیده است، وی کتاب تاریخ مبسوطی نوشته و بطوری که گفته میشود هردوت در تألیف تاریخ بزرگ و مشهور خویش پیرواسلوب او بوده است، اکنون از کتاب تاریخ زانتوس جز چند قطعه در دست نیست، (از دائره المعارف بستانی)
کسانتوس، از قدیم ترین مورخین یونان است، و زادگاهش شهر ساردس بوده و در حدود 503 قبل از میلاد (سال فتح آن شهر) متولد گردیده است، وی کتاب تاریخ مبسوطی نوشته و بطوری که گفته میشود هردوت در تألیف تاریخ بزرگ و مشهور خویش پیرواسلوب او بوده است، اکنون از کتاب تاریخ زانتوس جز چند قطعه در دست نیست، (از دائره المعارف بستانی)
جزیره کوچکیست در ساحل خاوری جزیره سوماترا که طول آن 70هزار گز و عرض آن 15هزار گز و مساحتش 1332میلیون گز مربع است، زمین آن نیزار و خالی از سکنه است، (از قاموس اعلام ترکی ج 3)
جزیره کوچکیست در ساحل خاوری جزیره سوماترا که طول آن 70هزار گز و عرض آن 15هزار گز و مساحتش 1332میلیون گز مربع است، زمین آن نیزار و خالی از سکنه است، (از قاموس اعلام ترکی ج 3)