جدول جو
جدول جو

معنی رانتسو - جستجوی لغت در جدول جو

رانتسو
نام ژنرال دانمارکی است وی بسال 1492 میلادی متولد شد و در سال 1565 میلادی درگذشت، او یکی از سرداران نامی فردریک اول بود، پسرش هانری که عضو حکومت دانمارک بود بسال 1526م، بدنیا آمد و در سال 1598 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُسْ)
شهری است از برزیل درنزدیک شهر سائوپلو که 198400 تن جمعیت دارد. بندری است مخصوص صادرات قهوه
لغت نامه دهخدا
(فُ اُ دَ / دِ)
مقابل کجرو. (آنندراج) (ارمغان آصفی). راست رونده. مستقیم حرکت کننده. بی انحراف و کجی رونده. که بخط مستقیم طی طریق کند. که از استقامت نگردد:
پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب
راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ.
منوچهری.
چو میکردم این داستان را بسیج
سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ.
نظامی.
اعتدال هوای نوروزی
راسترو شد بعالم افروزی.
نظامی.
نه پایی چو بینندگان راسترو
نه گوشی چو مرد نصیحت شنو.
سعدی.
سعدیا راستروان گوی سعادت بردند
راستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(فُ بُ دَ / دِ)
صادق، مقابل کاذب و دروغگو، (ناظم الاطباء)، راستگوینده، صادق القول، راست گفتار، صادق الوعد: و آن نخستین چون گواه عدل است و راستگو، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 95)، و گفت خواهد آمد بشما رسول راستگو و راست کردار، (قصص الانبیاء ص 21)،
هرچند این قصیده گواهی است راستگو
بر دعوی وفاق تو کاندر نهان ماست،
خاقانی،
بصورت دو حرف کژ آمددل امّا
ز دل راستگو تر گوایی نیابی،
خاقانی،
مرد باید که راستگو باشد
ور ببارد بر او بلا چو تگرگ،
جمال الدین اصفهانی،
و نداند که کجاست و در این سوگند راستگو بود، (تاریخ قم ص 24)،
- امثال:
راستگو را همیشه راحت بیش، (امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 858)، و رجوع به راستگوی شود،
- راستگو خواندن، راستگو شمردن، راستگو دانستن:
ولیکن تو هم کشته بر دست او
شوی زود و خوانی مرا راستگو،
فردوسی،
- راستگو داشتن، راستگو شمردن، تصدیق، راستگوداشتن کسی را، ضد تکذیب، (منتهی الارب)،
- راستگو شدن، سخن راست گفتن:
ز کژگویی سخن را قدر کم گشت
کسی کو راستگو شد محتشم گشت،
نظامی،
برّ، راستگو شدن درسوگند، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
منصور بن عبداﷲ فارسی مشهور به راستگو، فقیهی است فاضل امامی و از علمای قرن دهم و در طبقۀ شهید ثانی، متوفی در 966 هجری قمری او با غیاث الدین منصور بن امیر صدرالدین معاصر بوده و در شیراز اقامت داشته و شرح مختصر الاصول سید شریف و کتاب الفصول المنصوریه یا الفوائد المنصوریه از تألیفات اوست که شرح متوسط مزجی تهذیب الاصول علامۀ حّلی است، (از ریحانه الادب)، و رجوع به روضات ص 675 و الذریعه ج 4 ص 514 و ج 6 ص 128 شود
لغت نامه دهخدا
کسانتوس، بطوری که در برخی از روایات تاریخ آمده شاعری بوده است در یونان قدیم، (از دائره المعارف بستانی)
لغت نامه دهخدا
کسانتوس، از قدیم ترین مورخین یونان است، و زادگاهش شهر ساردس بوده و در حدود 503 قبل از میلاد (سال فتح آن شهر) متولد گردیده است، وی کتاب تاریخ مبسوطی نوشته و بطوری که گفته میشود هردوت در تألیف تاریخ بزرگ و مشهور خویش پیرواسلوب او بوده است، اکنون از کتاب تاریخ زانتوس جز چند قطعه در دست نیست، (از دائره المعارف بستانی)
لغت نامه دهخدا
جزیره کوچکیست در ساحل خاوری جزیره سوماترا که طول آن 70هزار گز و عرض آن 15هزار گز و مساحتش 1332میلیون گز مربع است، زمین آن نیزار و خالی از سکنه است، (از قاموس اعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
قصبه ای است در پروس در ایالت ’برادنبورغ’ در ولایت ’پوچدام’ واقع در کنار نهر ’هاول’ که برودخانه الب میریزد. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
راست گفتار، صادق، راستکردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راسترو
تصویر راسترو
مستقیم حرکت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راندوو
تصویر راندوو
فرانسوی پیمان دیدار، دیدارگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
صادق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
صادقةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
Truthful, Veracious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
véridique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
prawdziwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
সত্যবাদী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
правдивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
wahrhaftig, wahrhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
правдивий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
سچّا , سچا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
mkweli
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
ซื่อสัตย์ , ซื่อสัตย์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
真实的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
doğruyu söyleyen, doğru sözlü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
진실된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
正直な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
כנה , אמתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
सत्यवादी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
eerlijk, waarheidsgetrouw
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
veraz
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
veritiero, verace
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
verídico, veraz
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
jujur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی