جدول جو
جدول جو

معنی راموت - جستجوی لغت در جدول جو

راموت
یکی از اشخاصی بودکه زنان غریبه را تزویج نمود، (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
راموت
مکانهای مرتفع، (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قلاده مانندی از جنس چوب که بر روی آن نمد و چرم کشیده و بر گردن اسب درشکه یا گاری میگذارند، هر یک از مفتول هایی که برای جلوگیری از خمیدگی آرماتور به دور آن کشیده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رامشت
تصویر رامشت
رامش، آرامش، آسودگی، فراغ و سکون، سرود و آواز، شادی و عیش و طرب،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راموز
تصویر راموز
نمونه
اصل چیزی
دریا، حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، قلزم، بحر، داما، زو، یم، ژو
فرهنگ فارسی عمید
نوعی فیل با موهای بلند و عاج پیچیده که در دوران چهارم زمین شناسی زندگی می کرده و نسل آن منقرض شده است
فرهنگ فارسی عمید
کشتیبان و ناخدا، (برهان) (جهانگیری)، رجوع به توضیح معنی بعدی کلمه شود، ماهیی است دلیر و جنگجو که به آدمی مایل است و با کشتی همراهی کند اگر ماهیان دیگر قصد کشتی کنند رفع کند و اگر کشتی غرق شود مردمان را بکنارساحل رساند، شیخ آذری در عجائب الدنیا این افسانه رانقل کرده و بعد از چند بیت، شعر آتی الذکر را آورده است، با این تفصیل و تأویل صاحب فرهنگ جهانگیری از اول حکایت غافل مانده و بمعنی ناخدا آورده، صاحب برهان نیز بتقلید او بمعنی ناخدا و کشتیبان نقل کرده، (از آنندراج) (از انجمن آرا) (از رشیدی) :
هست راموز مرشد کامل
که برد مرد را سوی ساحل،
شیخ آذری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نام محلی بوده است در سیستان، بنا بنوشتۀ مؤلف تاریخ سیستان محمد بن علی بن لیث با حسین بن علی بن حسین مرورودی سردار احمد بن اسماعیل آنجا جنگ کرده است، رجوع به تاریخ سیستان ص 290 و 291 شود
لغت نامه دهخدا
(رَ حَ)
مشتق از رحمت. (مفاتیح العلوم). مشتق از رحمه، یقال: رهبوت خیر لک من رحموت، ای لان ترهب خیر لک من ان ترحم، یعنی ترسانیدن برای تو بهتر است از اینکه مهربانی کرده شوی. و لم تستعمل الا مزدوجاً. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). بخشودن. (تاج المصادر بیهقی). مهربانی عظیم و آن مصدر است و بقولی اسم است که افادۀ معنی مصدری کند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کلمه ای است روسی، مأخوذ از زبان مردم سیبری، فیل فسیل شدۀ عهد چهارم معرفهالارضی است که اجساد کامل این حیوان در میان یخهای سیبری بدست آمده، پوست این حیوان پوشیده از پشم هائی همانند پشم گوسفند است، عاج یا وسیلۀ دفاعی این حیوان بزرگ و خمیده است و در حدود 3/5 متر طول دارد، (از لاروس)، (اصطلاح زمین شناسی و جانورشناسی) گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا می زیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است، فسیل این جانور در ته نشستهای یخبندان ماقبل تاریخ ابتدای دوران چهارم شمال آسیا و اروپای مرکزی به وفور یافت می شود، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
راعوث، روت، زنی است از مؤآب که به ابوعز وصلت کرد و از او صاحب فرزندی بنام عوبید شد که جد داود باشد، (از اعلام المنجد)، و رجوع به کتاب مقدس شود،
- سفر راعوت، از اسفار عهد قدیم است، (از المنجد)، و رجوع به روت شود
لغت نامه دهخدا
از دانشمندان نامی فرانسه است، وی بسال 1515 میلادی در قصبۀ کوت از خطۀ ورماندوآ در خانوادۀ تنگدستی دیده بر جهان گشود، بواسطۀ ناداری به خدمتگزاری مدرسه پرداخت وتحصیلات خود را بتدریج ادامه داد تا در سال 1543 میلادی بدنبال مطالعات عمیقی که کرده بود کتابی مخالف فلسفه ای که در آن زمان تدریس میشد نوشت و نیز مقالاتی در انتقاد شدید از مکتب فلسفی ارسطو انتشار داد، قرائت این کتاب ابتدا از طرف پارلمان ممنوع گردید و دستور جمعآوری نسخه های آن داده شد ولی دو سال بعد بحمایت یکی از طرفدارانش (لورن) این محدودیت و ممنوعیت رفع شد و او دوباره انتشار کتاب را از سر گرفت و پس از آن بسمت معلم مدرسه ’پرسله’ منصوب گشت و بتدریس منطق و ریاضی پرداخت و بعد در سال 1551 میلادی در دانشگاه فرانسه بتدریس فلسفه و فنون ادبی مأموریت یافت و دانشجویان بیشماری از نقاط مختلف در حلقۀ درس وی گرد آمدند، مدتی بعد بسبب پذیرفتن مذهب پروتستان با شکستن بتهایی که در آن دانشگاه بود بترک خاک فرانسه مجبور گشت و بکشور آلمان رانده شد وچندی در دانشگاه ’هایدلبرگ’ بتدریس فلسفه مشغول شد، سپس در سال 1571م، دوباره به فرانسه بازگشت و در سال 1572م، در حادثۀ قتل عام معروف ’سنت بارتلمی’ کشته شد، او در ریاضی و منطق و ادبیات که تدریس میکرد تألیفات گرانقدری دارد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
جمع واژۀ امت. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جاهای بلند و پشتهای خرد و نشیب و فراز در چیزی. (آنندراج). و رجوع به امت شود
لغت نامه دهخدا
(اَمْ وَ)
ما اموته، چه مرده دل است او. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
کنیزک گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گویند ماکنت امه و لقد اموت اموه،یعنی کنیزک نبودی و کنیزک گردیدی. و همچنین: امیت اموه. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
بهادر و مهتر. (آنندراج) (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
آهنگسازفرانسوی. وی در دیژون بسال 1683م. متولد شد. در آثار او حد اعلای احساسات دراماتیکی دیده میشود و خود از بزرگترین موسیقیدانان فرانسه بشمار میرفت. مرگ رامو بسال 1764 میلادی روی داد
لغت نامه دهخدا
دریا، (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد)، اصل چیزی، (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، نمونه، (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، ج، در همه معانی، روامیز، (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
نام شخصی از نسل سلیمان بن داود بود، او در شهر بیت المقدس سکونت داشت، رجوع به تاریخ گزیده چ لیدن ص 56 شود
لغت نامه دهخدا
گور، (منتهی الارب) (آنندراج)، قبر، گوری که با خاک یکسان شده است، (از متن اللغه)، گور و قبر، (ناظم الاطباء)، گور، ج، روامیس، (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
نام قبیله ای از سیاهان، (دمشقی)
لغت نامه دهخدا
پالهنگ، زنجیر
لغت نامه دهخدا
از مرتفعات بعل و آن مکانی است در مملکت موآب، گمان میبرند که همان محلی است که الان آنرا کوه اتاروس گویند، (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(تِ ؟)
نام شهری و آن در آغاز ملک آموریان بود و از آن پس بتصرف بنی جار درآمد و از معروفترین شهرهای ایشان گردید. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راوت
تصویر راوت
بهادر و مهتر
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی فرپیل گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا میزیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است. فسیل این جانور در ته نشستهای یخ بندان ماقبل تاریخ (ابتدای دوران چهارم) شمال آسیا و اروپای مرکزی بوفور یافت میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحموت
تصویر رحموت
مهربانی بخشایش بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامشت
تصویر رامشت
رامش آرامش، روز چهارم از خمسه مسترقه سال ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راموز
تصویر راموز
دریا، بن ریشه ریشه هر چیز، نمونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راموس
تصویر راموس
گور
فرهنگ لغت هوشیار
گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا می زیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رحموت
تصویر رحموت
((رَ حَ))
بخشودگی، مهربانی
فرهنگ فارسی معین
یوغ گردن اسب و خر
فرهنگ گویش مازندرانی