جدول جو
جدول جو

معنی رامناد - جستجوی لغت در جدول جو

رامناد
مطیع و منقاد، (از شعوری ج 2 ورق 4)، مطیع و فرمانبردار، (ناظم الاطباء)، و رجوع به رامیاد شود، فروتن و متواضع، مکار و محیل، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
رامناد
نام قصبه و مرکز بخش است در استان مدراس (مدرس) هندوستان، واقع در ناحیۀ مادورا و 99هزارگزی جنوب خاوری مرکز مادورا، که در اول شبه جزیره رامناد قرار دارد، این قصبه دارای قلعۀ ویرانیست که در داخل آن یک ساختمان بزرگ و یک بتکده وجود دارد و جمعیت آن 16817 تن میباشد، (از قاموس الاعلام ترکی) (وبستر جغرافیایی)
نام شبه جزیره و سرزمینی است در هند که مساحت آن 6216میلیون گزمربع میباشد، این شبه جزیره دارای زمینهای هموار و مسطح و استخرهای فراوان است، (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
رامناد
این لغت در فرهنگ ناظم الاطباء و شعوری (ج 2 ورق 4) بمعنی نام روز بیست وهشتم هر ماه پارسی آمده که مسلماً تصحیف زامیاد است، رجوع به زامیاد در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بامشاد
تصویر بامشاد
(پسرانه)
کسی که در سحرگاهان شاد است، نام یکی از موسیقیدانان معروف در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بامداد
تصویر بامداد
(پسرانه)
پگاه، سپیده دم، نام پدر مزدک، صبح، نام پدر مزدک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامیاد
تصویر رامیاد
(پسرانه)
زامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در قدیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامشاد
تصویر رامشاد
(پسرانه)
مرکب از رام (آرام یا مطیع) + شاد (خوشحال)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامینا
تصویر رامینا
(دخترانه)
بالا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامیار
تصویر رامیار
(پسرانه)
چوپان و گوسفند چران، رمه یار چوپان، شبان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامونا
تصویر رامونا
(دخترانه)
نگهبان عاقل، لاتین نگهبان عاقل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زامیاد
تصویر زامیاد
(پسرانه)
رامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در قدیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامداد
تصویر کامداد
(پسرانه)
نام وزیر و مشاور آبتین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامشاد
تصویر کامشاد
(پسرانه)
مرکب از کام (خواسته، آرزو) + شاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامندی
تصویر رامندی
از مردم رامند، لهجه ای ایرانی که در رامند به آن تکلم می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامراد
تصویر نامراد
کسی که به مراد و مقصود خود نرسیده، ناکام، محروم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستاد
تصویر راستاد
وظیفه، مستمری، راتب، راتبه، جیره، مواجب ماهیانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بامداد
تصویر بامداد
نزدیک طلوع آفتاب، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زامیاد
تصویر زامیاد
روز بیست و هشتم از هر ماه خورشیدی، برای مثال چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد؟ / زیرا که خوش تر آید می روز زامیاد (مسعودسعد - مجمع الفرس - زامیاد)، در آیین زردشتی فرشتۀ موکل بر زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریمناک
تصویر ریمناک
چرکناک، چرکین، چرک آلود
فرهنگ فارسی عمید
مطیع و منقاد، (از شعوری ج 2 ورق 4)، ولی در فرهنگهای دیگر که در کتاب خانه لغتنامه موجود است چنین واژه ای باین معنی دیده نشد
لغت نامه دهخدا
زامیاد، این لغت در فرهنگ شعوری با کلمه رامناد نام روز بیست وهشتم از ماههای پارسی معنی شده که مسلماً تصحیف زامیاد است، رجوع به زامیاد در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
از بلوکات قزوین، حد شمالی بلوک دشت آبی، غربی خزرود و ابهررود و افشاریه، جنوبی خرقان و شرقی زهرا، در دامنۀ کوهی واقع است. و ایل شاهسون اینانلو با 150 خانوار در اینجا مسکن دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 371). کوه رامند درقبلی قزوین و شمالی خرقان است و مردم نشین است و در او دیه ها، و زراعت و بلندی عظیم ندارد اما ذکرش در فهلویات بسیار آمده. (نزهه القلوب چ لیدن ج 3 ص 195)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بامداد
تصویر بامداد
صبح و صبحگاهان، وقت طلوع فجر، صباح، پیش از طلوع آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرامند
تصویر کرامند
با قدر و قیمت، مهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زامیاد
تصویر زامیاد
روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی
فرهنگ لغت هوشیار
کشتی تندرو که مواظب کشتی های دشمن است و برای حمله برکشتیهای جنگی یا بازرگانی از کناره بسیار دور میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمانان
تصویر رمانان
فرانسوی بازمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
خشنود خرسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامیار
تصویر رامیار
گله بان، چوپان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمداد
تصویر ارمداد
درد چشم، بدرد آمدن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
توضیح این کلمه که مکرر در حبیب السیر چاپی وروضات الجنات فی اوصاف مدینه الهرات و غیره آمده باحتمال قوی محرف کرامند است و جامی آنرا درست بکار برده: بکرامند تحفه یاد کند بگرامی هدیه شاد کند. (جامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادمند
تصویر رادمند
سخاوتمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بامداد
تصویر بامداد
صبح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کرامند
تصویر کرامند
مهم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روامند
تصویر روامند
معمولی
فرهنگ واژه فارسی سره