جدول جو
جدول جو

معنی راعل - جستجوی لغت در جدول جو

راعل
خرمای نر
تصویری از راعل
تصویر راعل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راشل
تصویر راشل
(دخترانه)
راحیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راحل
تصویر راحل
(دخترانه)
مهاجر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاعل
تصویر جاعل
برساز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
کنا، کننده، کنشگر
فرهنگ واژه فارسی سره
ول زبان زود سخن (ناظم الاطباء)، آویزان گوشت فروهشته گوشت، سست، لشکر گران، دراز بینی، کوه دماغه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راحل
تصویر راحل
کوچ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راجل
تصویر راجل
پیاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راتل
تصویر راتل
سمورک از جانوران لاتینی تازی گشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راپل
تصویر راپل
فرانسوی یادآوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راعی
تصویر راعی
شبان، چوپان، نگهبان گله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راعف
تصویر راعف
تیزی تیزی بینی تیزه کوه، پیش اسپ پیش بر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راعد
تصویر راعد
تندر بی باران، پر گوی بی مایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راعب
تصویر راعب
ترسان، ترسنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعال
تصویر رعال
آب بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساعل
تصویر ساعل
سرفه کننده، حلق، دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاعل
تصویر جاعل
پیدا کننده، فریبنده، گرداننده، آفریننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داعل
تصویر داعل
گریزنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
به جا آورنده، کنندۀ کاری، در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که انجام فعل به آن نسبت داده می شود، مقابل مفعول، انجام دهندۀ عمل جنسی با دیگری
فاعل بالجبر: در فلسفه آنکه فعل او از روی آگاهی و اختیار است
فاعل مختار: مقابل فاعل بالجبر، آنکه فعل او از روی آگاهی و اختیار است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راحل
تصویر راحل
کوچ کننده، کنایه از وفات یافته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راعی
تصویر راعی
از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی، ذوالعنان، چوپان، کسی که قومی را رعایت و سرپرستی و راهنمایی می کند، امیر، والی، حاکم، نگه دارنده، حراست کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاعل
تصویر جاعل
جعل کننده، خلق کننده، قرار دهنده، سازنده، گرداننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راجل
تصویر راجل
پیاده، آنکه با پای خود به راهی می رود و سوار بر مرکب نیست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاعل
تصویر طاعل
تیر راست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
کننده کار، عمل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناعل
تصویر ناعل
درشت سم، گور خر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاعل
تصویر جاعل
((عِ))
گرداننده، سازنده، جعل کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راحل
تصویر راحل
((حِ))
کوچ کننده، رحلت کننده، جمع راحلین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راجل
تصویر راجل
((جِ))
کسی که پیاده راه رود، پیاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راعی
تصویر راعی
چراننده گله، پشتیبان، نگهبان، حاکم، والی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
((عِ))
انجام دهنده، عمل کننده
فرهنگ فارسی معین
فرانسوی خس خس خس خس سینه صدای خس خس خاصی که در بعض امراض و التهابات قصبه الریه و برونشها و خانه های ششی هنگامی که بریه گوش دهند استماع شود خس خس صدری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعل
تصویر رعل
کبت نر (زنبور عسل)
فرهنگ لغت هوشیار