- راض
- خرسند
معنی راض - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرسند، خوشنود، دلخوش
خشنود شونده، خوشدل و شادمان، خرسند
زفت، ناکس، گدا، زن پر شیر شیر خوار، بخیل خسیس
رگبار، کنار از گیاهان
خشنود، شادمان، خوش دل، خرسند، در تصوف ویژگی سالکی که به مقام رضا رسیده است
خشنود، قانع
لئیم، فرومایه
Content, Contented, Gratified, Satisfied
довольный , удовлетворенный
zufrieden
задоволений
zadowolony
满意的 , 满足的
contente, satisfeito
contento, soddisfatto
contento, complacido, satisfecho
content, satisfait
tevreden
संतुष्ट , संतुष्ट
מרוצה , מרוצה
満足した , 満足している
만족하는 , 만족한
kuridhika, ameridhika
พอใจ , พอใจ , พอใจ
সন্তুষ্ট , সন্তুষ্ট
مطمئن , راضی , مطمئن
خوان بزرگ: پشمباف پرندباف
اندک، آبتک کمینه فرو نشست آب در رود یا تالاب
اشنان فروش، آهک پز
کرانه، نیزه، شکاف