که آن را راشیا الوادی نیز میگویند شهری است در لبنان و در آنجا قلعه ای است که بامرای شهابیان اختصاص دارد و در آنجا شبلی عریان باقشون ابراهیم پاشا در سال 1840 میلادی بجنگ پرداخت و نیز در این شهر در سال 1925 میلادی بین قوای فرانسه و سواران دروز جنگی اتفاق افتاده است. (از اعلام المنجد)
که آن را راشیا الوادی نیز میگویند شهری است در لبنان و در آنجا قلعه ای است که بامرای شهابیان اختصاص دارد و در آنجا شبلی عریان باقشون ابراهیم پاشا در سال 1840 میلادی بجنگ پرداخت و نیز در این شهر در سال 1925 میلادی بین قوای فرانسه و سواران دروز جنگی اتفاق افتاده است. (از اعلام المنجد)
پاره ده، پاره دهنده، رشوه ده، رشوه دهنده، مقابل مرتشی یعنی رشوه خوار و رشوه گیر، (از یادداشت مؤلف)، پاره دهنده، و فی الحدیث: لعن اﷲ الراشی و المرتشی و الرائش یعنی دهنده و گیرنده و سعی کننده در میان آنها، (آنندراج) (منتهی الارب)، پاره و رشوه دهنده، (ناظم الاطباء)، رشوت دهنده، (آنندراج) (فرهنگ نظام) (غیاث اللغات)، به عربی رشوت دهنده را گویند و رشوه زری است که در ازای فتوی دهند و ستانند و سرجوش دیگ طمع ارباب شرع انور است، (لغت محلی شوشتر خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)
پاره ده، پاره دهنده، رشوه ده، رشوه دهنده، مقابل مرتشی یعنی رشوه خوار و رشوه گیر، (از یادداشت مؤلف)، پاره دهنده، و فی الحدیث: لعن اﷲ الراشی و المرتشی و الرائش یعنی دهنده و گیرنده و سعی کننده در میان آنها، (آنندراج) (منتهی الارب)، پاره و رشوه دهنده، (ناظم الاطباء)، رشوت دهنده، (آنندراج) (فرهنگ نظام) (غیاث اللغات)، به عربی رشوت دهنده را گویند و رشوه زری است که در ازای فتوی دهند و ستانند و سرجوش دیگ طمع ارباب شرع انور است، (لغت محلی شوشتر خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)
اسم مردی که پسرانش بازر و بابل مراجعت کردند، (قاموس کتاب مقدس) مردی از سبط راوبین و پسر لیخا، (از قاموس کتاب مقدس) پسر شوبال بن یهودا، (از قاموس کتاب مقدس)
اسم مردی که پسرانش بازر و بابل مراجعت کردند، (قاموس کتاب مقدس) مردی از سبط راوبین و پسر لیخا، (از قاموس کتاب مقدس) پسر شوبال بن یهودا، (از قاموس کتاب مقدس)
دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 31هزارگزی شمال جغتای و پنج هزارگزی شمال راه آهن. جلگه ومعتدل و دارای 910 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات و زیره است. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 31هزارگزی شمال جغتای و پنج هزارگزی شمال راه آهن. جلگه ومعتدل و دارای 910 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات و زیره است. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
حشیش ارغامونی است و آن رستنیی باشد مانند خشخاش و به شیرازی مامیثای سرخ گویندش، (برهان) (آنندراج)، گیاهی که مردم شیراز مامیثای سرخ گویند، (ناظم الاطباء)، و رجوع به ارغامونی و مامیثا شود
حشیش ارغامونی است و آن رستنیی باشد مانند خشخاش و به شیرازی مامیثای سرخ گویندش، (برهان) (آنندراج)، گیاهی که مردم شیراز مامیثای سرخ گویند، (ناظم الاطباء)، و رجوع به ارغامونی و مامیثا شود
که تلفظ ترکی آن رافیه است، نام قصبه ای است در سرحد مصر و سوریه و 18 میلی جنوب باختری غزه که امروزه رفح نامیده میشود، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)، رجوع به رفح در این لغتنامه و ایران باستان ج 3 ص 2106 شود
که تلفظ ترکی آن رافیه است، نام قصبه ای است در سرحد مصر و سوریه و 18 میلی جنوب باختری غزه که امروزه رفح نامیده میشود، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)، رجوع به رَفح در این لغتنامه و ایران باستان ج 3 ص 2106 شود
یا: راسیکا، نام قدیم ناحیۀ ینگی بازار، و این اسم پس از قرن نهم میلادی بقومی معروف به راسیان یا راسیکان که در همان ناحیه اقامت داشتند اطلاق میشد، افرادی ازاین قوم امروزه درمجارستان پیدا میشوند، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
یا: راسیکا، نام قدیم ناحیۀ ینگی بازار، و این اسم پس از قرن نهم میلادی بقومی معروف به راسیان یا راسیکان که در همان ناحیه اقامت داشتند اطلاق میشد، افرادی ازاین قوم امروزه درمجارستان پیدا میشوند، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
بلغت زند و پازند تخت و اورنگ شهان را گویند. (برهان). عرش، زکام گرفتن. مزکوم، زکام زده شدن، موریانه زدن (چوب). ریونجه خورده شدن چوب. (تاج المصادر بیهقی) ، ریمناک و فاسد شدن (قرحه). تباه شدن ریش. (زوزنی). تباه شدن جراحت به ریم، پاک شدن، پاکیزه شدن زمین، در چشم خوش آمدن زمین
بلغت زند و پازند تخت و اورنگ شهان را گویند. (برهان). عرش، زکام گرفتن. مزکوم، زکام زده شدن، موریانه زدن (چوب). ریونجه خورده شدن چوب. (تاج المصادر بیهقی) ، ریمناک و فاسد شدن (قرحه). تباه شدن ریش. (زوزنی). تباه شدن جراحت به ریم، پاک شدن، پاکیزه شدن زمین، در چشم خوش آمدن زمین