جدول جو
جدول جو

معنی ارشیا

ارشیا(پسرانه)
تخت، تخت پادشاهی، هزوارش و هم ریشه با عرش عربی است
تصویری از ارشیا
تصویر ارشیا
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با ارشیا

ارشیا

ارشیا
بلغت زند و پازند تخت و اورنگ شهان را گویند. (برهان). عرش، زکام گرفتن. مزکوم، زکام زده شدن، موریانه زدن (چوب). ریونجه خورده شدن چوب. (تاج المصادر بیهقی) ، ریمناک و فاسد شدن (قرحه). تباه شدن ریش. (زوزنی). تباه شدن جراحت به ریم، پاک شدن، پاکیزه شدن زمین، در چشم خوش آمدن زمین
لغت نامه دهخدا

ارشین

ارشین
عاقلترین، هوشمند ترین، با فتح (الف) و کسر (ر)، نام یکی از شاهدختهای هخامنشی، مرکب از ارش به معنای عاقل و زیرک + ین پسوندتفضیلی، به معنی عاقلترین
ارشین
فرهنگ نامهای ایرانی

ارزیا

ارزیا
آلنسو دِ... شاعر و جنگجوی اسپانیائی. گویندۀ قصیدۀ ارکانا. متولد در مادرید (1533- 1596 میلادی)
لغت نامه دهخدا

ارکیا

ارکیا
جوی آب را گویند بلغت زند و پازند (!). (برهان) (آنندراج). و در لهجۀ آذری امروز اَرخ گویند
لغت نامه دهخدا