دهی از دهستان عمارلوی بخش رودبار شهرستان رشت است که 900 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2) ، روشن شدن، خشمگین شدن، سرخ شدن و گلگون گشتن از شرم یا خشم یا شادی، رایج شدن. رجوع به برافروخته و برافروختن شود
دهی از دهستان عمارلوی بخش رودبار شهرستان رشت است که 900 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2) ، روشن شدن، خشمگین شدن، سرخ شدن و گلگون گشتن از شرم یا خشم یا شادی، رایج شدن. رجوع به برافروخته و برافروختن شود
واقع در سمت راست آنکه در راست بود:) آنکه از سوی راست اوست هندوان دارند و آنکه از سمت چپ اوست ترکان دارند و دیگر خزریان دارند و آنکه از راستر بربریان دارند . (، صحیح تر درست تر
واقع در سمت راست آنکه در راست بود:) آنکه از سوی راست اوست هندوان دارند و آنکه از سمت چپ اوست ترکان دارند و دیگر خزریان دارند و آنکه از راستر بربریان دارند . (، صحیح تر درست تر
بالای سر گرد سر: فراسر پدر نشست گریان. بسکه از نرگس تو فتنه فزوده است رواج دامن فتنه چو دستار فراسر پیچم. (ابو نصیر نصیری بدخشانی)، زیر سر: همان جا خفتی بر زمین و بالش فراسر نه
بالای سر گرد سر: فراسر پدر نشست گریان. بسکه از نرگس تو فتنه فزوده است رواج دامن فتنه چو دستار فراسر پیچم. (ابو نصیر نصیری بدخشانی)، زیر سر: همان جا خفتی بر زمین و بالش فراسر نه