- رازق
- روزی دهنده، روزی رسان
معنی رازق - جستجوی لغت در جدول جو
- رازق ((زِ))
- روزی دهنده، روزی رسان
- رازق
- رزق دهنده، روزی دهنده، روزی رسان، از نام ها و صفات خدای تعالی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سست، نوعی انگور که دانه های ریز دارد، نوعی گل
گلی سفید، کوچک، پرپر و خوش بو که از آن عطر می گیرند، نوعی انگور با دانه های ریز، خمر، شراب
نام گلی است سفید و کوچک و پرپر و خوشبو که از آن عطر هم می گیرند، نوعی انگور که دانه های ریز دارد
منسوب به ری. اهل ری از مردم ری، زبان مردم ری
مطلب پوشیده امر پنهان سر
گیاهی است از تیره گزنه ها از دسته شاهدانه ها نباتی است دو پایه و بالا رونده و پیچنده که برگهایش متقابل و مرکب از 3 تا 5 قسمت دانه دار میباشد. بوی گلهایش معطر و مطبوع و شبیه سنبل الطیب و طعم تلخ و با احساس سوزش و گرما همراه است حشیشه الدینار جنجل همل
بسته کننده، کسیکه رخنه و شکافی را ببندد
پارسی تازی گشته راوک روان ناب دلت همره نزهتی باد دائم - کفت همدم باده ای باد راوک، پالانه، می ظرفی که در آن شراب و شیر را صاف کنند پالونه، کاسه شرابخوری
حسود، فقیر
ناشتا، ناب، پالوده
خالص، پسندیده
کار سودمند
تیراندازنده، کماندار، کمانکش
پیدا کننده روزی و دهنده آن، روزی بخش
نوعی سقز که از شکاف درخت سرو به دست آید و چون آنرا مشتمل کنند مانند مشعل میسوزد
آماجین به آماج رسیده، سر نیزه
تنگ شدن سینه
اهل ری، از مردم ری
بنّایی،برای مثال ای ز تو بر عمارت عالم / یافته عدل خلعت رازی (ابوالفرج رونی - ۱۴۱)
بنّایی،
آنکه ادارۀ کاری به دست اوست
راز، مطلب پوشیده و پنهان، سر
ظرف سوراخ سوراخ که چیزی در آن صاف کنند، صافی، آبکش، پالونه، پالاون، پالایه، پالوانه، ترشی پالا، راوک، جام شراب، قدح، کنایه از شراب زلال و بی درد، کنایه از زلال
خالص، صاف، صافی، پسندیده، مطلوب، خوشایند و نیکو، خوش رو
دوسنده بر چسبنده چسبنده دوسنده لازب
منسوب به ری، اهل ری
((زَ))
فرهنگ فارسی معین
گیاهی است از تیره گزنه ها از دسته شاهدانه ها، نباتی است دو پایه و بالارونده و پیچنده. بوی گل هایش معطر و مطبوع و شبیه بوی سنبل الطیب و طعم آن ها تلخ و بااحساس سوزش و گرما همراه است، حشیشه الدینار، جنجل، همل