- رازداری
- سر نگهداری
معنی رازداری - جستجوی لغت در جدول جو
- رازداری
- عمل رازدار، سرّنگه داری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ممانعت، منع، نهی، ابتار
نگهبانی راه محافظت جاده، دزدی راهزنی، باجی که از مسافر و متاع می گرفتند برای محافظت آنها و حق العبور (قاجاریه)
نگهبانی راه، محافظت جاده، باج راه، باج و مالیاتی که در راه از مسافر گرفته شود
نگهبانی راه، دزدی، راهزنی، اداره نگهبانی و محافظت راه
Inhibition
ингибирование
Hemmung
гальмування
inhibicja
inibição
inibizione
inhibición
inhibition
remming
การยับยั้ง
inhibisi
निरोध
דיכוי
engelleme
kizuizi
بازداری
کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز
اکتراث
تجویز، تسامح
سوگواری
قوام، استقامت
آکورد