- رادیات
- رادیاتور فرانسوی سر برغ تابشگر
معنی رادیات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مخزن آب در موتور که دارای لوله های عمودی و پره های متعدد است
وسیله ای در موتور که گرمای آب خنک کنندۀ سلیندرها را می گیرد و پس از خنک کردن دوباره به اطراف سلیندرها می فرستد، وسیله ای که به کمک آب گرم، فضای ساختمان را گرم می کند
تیره کنه ها
فرانسوی پرتو افکن تابا، شخانه خیز جایی در آسمان به گمان آن که شخانه (شهاب) از آن جا خاسته
جمع راسیه، ایستاها کوه های استوار
غادیه ها، صبح ها، بامدادان، جمع واژۀ غادیه
واحد اندازه گیری زاویه، معادل ۵۷ درجه و ۳۰ دقیقه
صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
جمع عادیه، باز دارنده ها تازندگان دوندگان آیینی ها، نام یکی از سیمناد های نپی مونث عادی جمع عادیات
ابر بامدادی، جمع غادیات غوادی، باران بامدادی، بامداد، مونث غادی در بامداد رونده، جمع غوادی
جسمیات، مقابل مجردات، هر چیز که مادی باشد
جمع هادیه، پیشروان رمه پیشروان گله
جمع رایه، درفش ها جمع رایت درفشها بیرقها علمها
رایت ها، بیرق ها، پرچم ها، علم ها، علامات نصب شده در جایی، جمع واژۀ رایت
جمع رایت، درفش ها، بیرق ها، علم ها
سربرغساز
عمل و شغل رادیات ساز، دکان رادیات ساز
کسی که رادیاتور و دستگاههای مربوط به جریان آب در موتور را تعمیر کند. سربرغساز
پایندگی ها، جمع ابدیه جاودانیها پایندگیها، عقول و نفوس مجرد را از جهت آنکه در معرض فنا و زوال و کون و فساد نیستند ابدیات نامیده اند
دانشهای متعلق بادب
موریانگان
بازمانده ها
جمع ذاریه، بادها
آله کلویان
پایندگی ها
فرهنگ
رایشگری