جدول جو
جدول جو

معنی رادیاتور

رادیاتور((تُ))
دستگاهی است که برای خنک کردن موتورهای احتراقی مورد استفاده قرار می گیرد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با رادیاتور

رادیاتور

رادیاتور
مخزن آب در موتور که دارای لوله های عمودی و پره های متعدد است
رادیاتور
فرهنگ لغت هوشیار

رادیاتور

رادیاتور
وسیله ای در موتور که گرمای آب خنک کنندۀ سلیندرها را می گیرد و پس از خنک کردن دوباره به اطراف سلیندرها می فرستد، وسیله ای که به کمک آب گرم، فضای ساختمان را گرم می کند
فرهنگ فارسی عمید

گلادیاتور

گلادیاتور
در روم باستان، غلامان، بردگان یا محکومینی که در سیرک یا میدان عمومی و در مقابل امپراطور و سایر تماشاچیان با یکدیگر یا حیوانات درنده می جنگیدند
گلادیاتور
فرهنگ فارسی عمید

گلادیاتور

گلادیاتور
به آرش شمشیر باز جنگی کسی که با انسان یا حیوانی درنده پیکار کند. توضیح در روم قدیم مرسوم بود که غلامان و بردگان زندانی در میدانهای عمومی با جانوران درنده ای که بوسیله مردم روم تربیت شده بودند مبارزه می کردند و این عمل در حالی انجام میگردید که امپراتور در لژ خود ناظر این صحنه بود. کسی که در بازیهای سیرک چه با یک انسان و چه با یک حیوان درنده پیکار می کند
فرهنگ لغت هوشیار

گلادیاتور

گلادیاتور
در روم قدیم به بردگان و غلامانی می گفتند که می بایست در میدان های عمومی با یکدیگر یا با حیوانات درنده تا دم مرگ بجنگند
فرهنگ فارسی معین