- راجبه
- بند انگشت
معنی راجبه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث راسب استوار، ته مانده
بانگ خیز در رستخیز
مونث راجع. یا تبهای راجعه تبهایی هستند که شبیه تبهای متناوبند با این تفاوت که نظم تبهای نوبه یی را ندارد و چند روزی مریض تب میکند و معالجه میشود مجددا پس از چند روز تب عارض میگردد این حمله تب چند مرتبه ادامه دارد. یا تب راجعه اختصاصا نوعی ناخوشی که بوسیله اسپیروکت در بدن انسان ایجاد میشود. عامل انتقال میکروب این بیماری شپش یا کنه است. مونث راجع بازگردنده تپ های بازگردنده پستاتپ، آبگیر
دایم برقرار، وظیفه مستمری راتبه مواجب جمع رواتب. راتبه جامگی، ایستا، روزی
مونث راکب سوار سواره مونث راکب
بوگر خوشبوی
زن دیر نشین
مؤنث واژۀ راجع، دارای ارتباط، مرتبط
مؤنث واژۀ راتب، وظیفه، مستمری، جیره
مؤنث واژۀ راهب، آنکه در دیر به سر می برد و به عبادت مشغول است، پارسا و عابد نصاری، دیرنشین، خائف، ترسنده، ترسان
واجبه در فارسی مونث واجب: پتیمار بایا بایسته مونث واجب:جمع واجبات
فراخ پیشانی
حاکم هند پادشاه هندوستان. رای سنسکریت فرمانروا
مادراندر زن پدر. مونث راب: زن پدر زن بابا مامندر
عنوان احترام آمیز هر یک از حاکمان، فرمانروایان، امرا و سرکردگان هند