جدول جو
جدول جو

معنی راتوک - جستجوی لغت در جدول جو

راتوک
دهی است از دهستان طبس بخش درمیان شهرستان بیرجند، در 59 هزارگزی جنوب خاوری درمیان، سر راه شوسۀ بیرجند به درح، کوهستانی، گرمسیر، سکنۀ آن 10 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راوک
تصویر راوک
(دخترانه)
راوق صاف، لطیف و پالوده هر چیز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راوک
تصویر راوک
زلال، ویژگی آب صاف و گوارا، شیرین و خوشگوار، آب صاف و گوارا
فرهنگ فارسی عمید
(رِ)
قسمی سبزی خوردنی بهارۀ صحرایی که در آشها و خورشها کنند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
کسی است که قسمت اول کتاب روضه الصفا تألیف میرخواند را به انگلیسی ترجمه کرده و زیر نظر انجمن سلطنتی آسیائی بطبع رسیده، (تاریخ ادبیات ادوارد برون ج 3 ص 484)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
راوق. راووق. صاف و لطیف و پالودۀ هر چیز باشد و معرب آن راوق است. (برهان). صافی و پالودۀ شراب و عسل وغیره که معرب آن راوق است. (از شعوری ج 2 ورق 9). صاف که بتازی راوق گویند، و بعضی گویند راوق معرب آن است ولی اصلی ندارد چه، راوق بدین معنی عربی است از راق یروق بمعنی صاف کردن نه معرب و یحتمل که بعد از تعریب اشتقاق کرده باشند. (فرهنگ رشیدی) :
دلت همره نزهتی باد دائم
کفت همدم باده ای باد راوک.
اثیرالدین اخسیکتی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 17هزارگزی شمال خاوری لنده مرکز دهستان و 62هزارگزی شمال راه اهواز- بهبهان. این ده در کوهستان قرار گرفته و هوای آن معتدل مالاریایی و سکنۀ آن در حدود 100 تن است. آب ده از چشمه تأمین میشود و محصولات عمده آن غلات، پشم، لبنیات و پیشۀ مردم کشاورزی و دامپروری میباشد. صنایع دستی زنان بافتن قالی و قالیچه و گلیم و جوال و پارچه است. مردم این ده از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
اشتر دونده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راتون
تصویر راتون
کوته بالا زن لاتینی تازی گشته گورخرس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راوک
تصویر راوک
شراب صاف و لطیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راوک
تصویر راوک
((وَ))
ظرفی که در آن شراب را صاف کنند، صاف، لطیف، شراب صاف و بی درد
فرهنگ فارسی معین