جدول جو
جدول جو

معنی راوک

راوک
(وَ)
راوق. راووق. صاف و لطیف و پالودۀ هر چیز باشد و معرب آن راوق است. (برهان). صافی و پالودۀ شراب و عسل وغیره که معرب آن راوق است. (از شعوری ج 2 ورق 9). صاف که بتازی راوق گویند، و بعضی گویند راوق معرب آن است ولی اصلی ندارد چه، راوق بدین معنی عربی است از راق یروق بمعنی صاف کردن نه معرب و یحتمل که بعد از تعریب اشتقاق کرده باشند. (فرهنگ رشیدی) :
دلت همره نزهتی باد دائم
کفت همدم باده ای باد راوک.
اثیرالدین اخسیکتی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا