جدول جو
جدول جو

معنی رائحه - جستجوی لغت در جدول جو

رائحه
مونث رائح بوی بودار، باران ابر شبانگاهی مونث رایح بو دهنده، بوی (مطلقا)، بوی خوش:) رایحه خوش بمشامم میرسد . (جمع روایح (روائح)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رایحه
تصویر رایحه
(دخترانه)
بوی خوش، بوی خوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فائحه
تصویر فائحه
(دخترانه)
فایحه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رائوه
تصویر رائوه
گولی نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائعه
تصویر رائعه
مونث رائع شاهکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائطه
تصویر رائطه
چادر که زنان بر سرافکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائده
تصویر رائده
ددری زنی که درخانه همسایگان بسیار آمد و شد کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابحه
تصویر رابحه
مونث رابح، با سود سود آور. مونث رابح سودآور سودساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائبه
تصویر رائبه
بوگر خوشبوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایحه
تصویر رایحه
نسیمی که بمشام رسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائحه
تصویر سائحه
مونث سایح زنی که جهانگردی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائحه
تصویر دائحه
درخت تناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائحه
تصویر صائحه
مونث صائح ترس، شیون سوک مویه مونث صایح، گریه و ماتم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابحه
تصویر رابحه
مؤنث واژۀ رابح، سود کننده، سود دهنده، سودآور، سودمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رایحه
تصویر رایحه
نسیم یا بویی که به مشام می رسد، بو، بوی، بوی بد یا بوی خوش
فرهنگ فارسی عمید
فایحه در فارسی مونث فائح و بویه پاش بویه پاش مونث فایح پراکنده کننده بوی، جمع فوایح (فوائح)
فرهنگ لغت هوشیار
لایحه در فارسی مونث لائح و نمود، پدیده، سیاهه، نیساک (بارقه) مونث لایح، مکتوب، طرح. یا لایحه قانونی. طرح قانونی که از طرف هیئت دولت بمجلسین پیشنهاد شود، نوشته ای که وکیل دادگستری بمنظور دفاع از دعوی بمحکمه تقدیم کند جمع لوایح، آنچه که از نور تجلی لایح گردد بارقه خطر. نوشته، نامه مفصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایحه
تصویر رایحه
((یِ حِ))
بوی، بوی خوش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راحه
تصویر راحه
پنجه هبک، شادمانی آسایش، آساینده، رستی (تعطیل)، دلخواه
فرهنگ لغت هوشیار
بودار، شب آینده، باران شبانگاه، گاو پدرام (وحشی) بو دهنده، بو کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیبه الرائحه
تصویر طیبه الرائحه
پاکیزه بوی خوشبو
فرهنگ لغت هوشیار