- ذیلا
- پس از این، بعد، سپس، در پائین، در ذیل در ذیر در پایین، بعد از ین کمی بعد سپس. در زیر پیرامون، پس از این سپس
معنی ذیلا - جستجوی لغت در جدول جو
- ذیلا
- در ذیل، در زیر، در پایین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خواری زبونی
خشک لب زن
پر خط و خال
نزدیک نمودن، نزدیک شدن، سوگند خوردن
تکبر، بزرگ منشی، خود بینی زن خجک دار (خالدار) خرامان رفتن، خرامیدن، خودبینی بزرگ منشی، گردنکشی
خانۀ ییلاقی، خانۀ حیاط دار
درازدامن، دامن دراز، آنکه دامن بلند دارد، مرد دراز بالا و درازدامن، درازدنبال
پارسی است ک تیلا سیکی سه یکی می پخته می بختک می پخته میفختج
به شب شبگاه بشب شبانه
فرانسوی فروار (خانه تابستانی بود بر بالا) آن کن که بدین وقت همی کردی هر سال خزپوش وبه کاشانه رو از صفه فروار (رودکی) خانه ییلاقی زیبا
چرخ رسن تابی
خانه ییلاقی، خانه ای که معمولاً دارای باغ و باغچه باشد
آن است که مردی قسم بخورد که با زن خود نزدیکی نکند و در آن صورت چهار ماه مهلت دارد که کفاره بدهد و رجوع به زن خود کند وگرنه زن حق دارد شکایت کند و طلاق بگیرد
غرور، تکبر
رسن، چرخ رسن تابی
زیر، پایین
دامن کشان رفتن، دنبال، پائین
آخر چیزی، دامان، دامن، دامن هر چیز، پایین، دنباله، دم
((ذَ یا ذِ یْ))
فرهنگ فارسی معین
دامن جامه، پایین هر چیز، آخر هر چیز، جمع اذیال، دنباله، پایین، دامنه، بخشی در پایین کتاب که برای توضیح بعضی مطالب متن نویسند، رساله یا کتابی که در تکمیل مطالب کتاب دیگر نویسند
جمع ترذیل