حجر پدر قبیله ای است و از آن قبیله است عباس تابعی بن خلید و عقیل بن باقل و قیس بن ابی یزید و هشام بن حمید و اعقاب وی. رجوع به امتاع الاسماع ص 495 س 7 شود و صاحب نفح الطیب گوید: ذورعین، وهم ولد عمر و ابن حمیر فی بعض الاقوال. نفح الطیب ج 1 ص 193. و صاحب حلل السندسیه گوید. و اما حمیربن سبابن یشحب بن یعرب بن قحطان فمنهم من ینتسب الی ذی رعین قال ابن غالب: و ذورعین هم ولدعمرو بن حمیر فی بعض الاقوال، و قیل هو من ولد سهل بن عمرو بن قیس بن معاویه بن جشم بن عبد شمس بن وائل بن الغوث بن قطن بن عریب بن زهیر بن ایمن بن الهمیسعبن حمیر. قال:و منهم ابوعبدالله الحناط الاعمی الشاعر. قال الحازمی فی کتاب النسب واسم ذی رعین عریم بن زید بن سهل و وصل النسب ص 297 و 298 جزء 1 نام مهتری از حمیر بروزگار عمرو بن تبع. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 165 شود. و در منتهی الارب آمده است. لقب یکی از پادشاهان حمیر، صاحب قلعۀ حمیر. (از منتهی الارب). و او پدر حیس بانی شهر حیس است
حَجر پدر قبیله ای است و از آن قبیله است عباس تابعی بن خلید و عقیل بن باقل و قیس بن ابی یزید و هشام بن حمید و اعقاب وی. رجوع به امتاع الاسماع ص 495 س 7 شود و صاحب نفح الطیب گوید: ذورعین، وهم ولد عمر و ابن حمیر فی بعض الاقوال. نفح الطیب ج 1 ص 193. و صاحب حلل السندسیه گوید. و اما حمیربن سبابن یشحب بن یعرب بن قحطان فمنهم من ینتسب الی ذی رعین قال ابن غالب: و ذورعین هم ولدعمرو بن حمیر فی بعض الاقوال، و قیل هو من ولد سهل بن عمرو بن قیس بن معاویه بن جشم بن عبد شمس بن وائل بن الغوث بن قطن بن عریب بن زهیر بن ایمن بن الهمیسعبن حمیر. قال:و منهم ابوعبدالله الحناط الاعمی الشاعر. قال الحازمی فی کتاب النسب واسم ذی رعین عریم بن زید بن سهل و وصل النسب ص 297 و 298 جزء 1 نام مهتری از حمیر بروزگار عمرو بن تبع. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 165 شود. و در منتهی الارب آمده است. لقب یکی از پادشاهان حمیر، صاحب قلعۀ حمیر. (از منتهی الارب). و او پدر حیس بانی شهر حیس است
در عقدالفرید آمده است: و من بطون حمیر: الذوون، و قد یقال لهم الاذواء ایضاً ... وذورعین، و هو شراحیل بن عمرو القایل: فان تک حمیرغدرت و خانت فمعذره الاله لذی رعین (عقد الفرید جزء 3ص 319)
در عقدالفرید آمده است: و من بطون حمیر: الذوون، و قد یقال لهم الاذواء ایضاً ... وذورعین، و هو شراحیل بن عمرو القایل: فان تک حمیرغدرت و خانت فمعذره الاله لذی رعین ِ (عقد الفرید جزء 3ص 319)
اردستانی. شاعری از مردم اردستان اومتوطن اصفهان بوده است و در 1054هجری قمری به اصفهان در گذشته است و وی را دیوانی مرتب است. و از اوست: بی تو شب تنهائی زین ذوق که می آئی تا کی من سودائی بنشینم و برخیزم. (نقل از قاموس الاعلام ترکی). و مرحوم هدایت در ریاض العارفین گوید به علی شاه مشهور بوده و در اصفهان گیوه دوزی می کرده است تحصیلی نکرده اما ذوقی داشته مردی درویش مشرب و از اهل طلب است و با حکیم شفائی معاصر بوده است. از اشعار اوست: نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان بچه کار کشت مارا. چگونه کعبه نپوشد لباس ماتمیان که خانه ای چو دلش در مقابل افتاده ست. از جنون عشق زنجیری که در پای من است چشمها بگشوده و حیران سودای من است. از خود برون نرفتم و آوردمش بدست ممنون همتم که مرا در بدر نکرد. روزگارم ز چه رو منصب نادانی داد گر نمیخواست که من مرشد کامل باشم غمزه در تیر زدن بودکه مژگان دریافت قسمت این بود که مقتول دو قاتل باشم. آئینۀ مهر روشن از یاد علیست اوراد ملک بر آسمان ناد علیست گر سلطنت دو کون خواهی ذوقی در بندگی علی و اولاد علیست یکی از قدماء شعراء فارسی معاصر ابوالفتح بستی و طبقۀ اوست. رادویانی قطعۀ ذیل را از او آورده است. کجا نام اصحاب دانش برند ابوالفتح بستی سر دفتر است هر آنکو نیاید بفضلش مقر بدانم کی او را سر دف تر است. (ترجمان البلاغه ص 12)
اردستانی. شاعری از مردم اردستان اومتوطن اصفهان بوده است و در 1054هجری قمری به اصفهان در گذشته است و وی را دیوانی مرتب است. و از اوست: بی تو شب تنهائی زین ذوق که می آئی تا کی من سودائی بنشینم و برخیزم. (نقل از قاموس الاعلام ترکی). و مرحوم هدایت در ریاض العارفین گوید به علی شاه مشهور بوده و در اصفهان گیوه دوزی می کرده است تحصیلی نکرده اما ذوقی داشته مردی درویش مشرب و از اهل طلب است و با حکیم شفائی معاصر بوده است. از اشعار اوست: نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان بچه کار کشت مارا. چگونه کعبه نپوشد لباس ماتمیان که خانه ای چو دلش در مقابل افتاده ست. از جنون عشق زنجیری که در پای من است چشمها بگشوده و حیران سودای من است. از خود برون نرفتم و آوردمش بدست ممنون همتم که مرا در بدر نکرد. روزگارم ز چه رو منصب نادانی داد گر نمیخواست که من مرشد کامل باشم غمزه در تیر زدن بودکه مژگان دریافت قسمت این بود که مقتول دو قاتل باشم. آئینۀ مهر روشن از یاد علیست اوراد ملک بر آسمان ناد علیست گر سلطنت دو کون خواهی ذوقی در بندگی علی و اولاد علیست یکی از قدماء شعراء فارسی معاصر ابوالفتح بستی و طبقۀ اوست. رادویانی قطعۀ ذیل را از او آورده است. کجا نام اصحاب دانش برند ابوالفتح بستی سر دفتر است هر آنکو نیاید بفضلش مقر بدانم کی او را سر دف تر است. (ترجمان البلاغه ص 12)