معنی ذوحفیظه - جستجوی لغت در جدول جو
ذوحفیظه
(حَ ظَ)
پرهیزگار
ادامه...
پرهیزگار
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر حفیظه
حفیظه
نگهداری و بازداشت از ناروا، حمیت، غضب، خشم
ادامه...
نگهداری و بازداشت از ناروا، حمیت، غضب، خشم
فرهنگ فارسی عمید
ذوحدیله
(حُ دَ لَ)
نام قبیله ای بشهر حدیله به یمن و ابی ابن کعب ازاین قبیله است
ادامه...
نام قبیله ای بشهر حُدَیلَه به یمن و ابی ابن کعب ازاین قبیله است
لغت نامه دهخدا
ذوحفله
(حَ لَ)
ذوحفل
ادامه...
ذوحفل
لغت نامه دهخدا
ذوحفاظ
(حِ)
پرهیزنده از ناروا
ادامه...
پرهیزنده از ناروا
لغت نامه دهخدا
حفیظه
(حَ ظَ)
بازداشت از ناروا، حمیت، کینه و خشم. (مهذب الاسماء). خشم. (منتهی الارب). خشم و آزار، طبیعت. ج، حفائظ
ادامه...
بازداشت از ناروا، حمیت، کینه و خشم. (مهذب الاسماء). خشم. (منتهی الارب). خشم و آزار، طبیعت. ج، حفائظ
لغت نامه دهخدا
تصویر حفیظه
حفیظه
خشم غضب، خنگ و نبرد
ادامه...
خشم غضب، خنگ و نبرد
فرهنگ لغت هوشیار