در روایات پهلوی موبدی پارسا به زمان ساسانیان که سفر روحانی به جهان مینوی کرد، نام پدر اردای پیغمبر است (برهان) (آنندراج)، اما گفتۀ این دو فرهنگ بر اساسی نیست، رجوع به ارداویراف شود
در روایات پهلوی موبدی پارسا به زمان ساسانیان که سفر روحانی به جهان مینوی کرد، نام پدر اردای پیغمبر است (برهان) (آنندراج)، اما گفتۀ این دو فرهنگ بر اساسی نیست، رجوع به ارداویراف شود
رسیدن سیل جراف: اجرف المکان، رسیدن آن را سیل جراف (یعنی سیل که همه چیز را برد) . (منتهی الارب)، گناه جستن: اجرم علیه، گناه جست بر وی و جنایت نهاد و کذلک اجرم الیه، بزرگ و کلان گردیدن، صاف شدن گونه: اجرم لونه، اجرم الدم به، چسبید خون به وی، صاف شدن آواز. (منتهی الارب)
رسیدن سیل جُراف: اَجرَف المکان، رسیدن آن را سیل جُراف (یعنی سیل که همه چیز را برد) . (منتهی الارب)، گناه جستن: اجرم َ علیه، گناه جست بر وی و جنایت نهاد و کذلک اجرم الیه، بزرگ و کلان گردیدن، صاف شدن گونه: اجرم لَونه، اَجرَم الدم ُ به، چسبید خون به وی، صاف شدن آواز. (منتهی الارب)
صاحب تاج العروس گوید: حزم، به آرام، جمعتها عاد علی عهدها، قاله ابومحمد الغندجانی فی شرح قول جامعبن مرقیه: ارقت بذی آرام و هنا و عادنی عدادالهوی بین العناب و خنثل، و صاحب منتهی الارب گوید: ذوآرام، جائی که در آن اعلام جمع کردۀ عاد است
صاحب تاج العروس گوید: حزم، به آرام، جمعتها عاد علی عهدها، قاله ابومحمد الغندجانی فی شرح قول جامعبن مرقیه: ارقت بذی آرام و هنا و عادنی عدادالهوی بین العناب و خنثل، و صاحب منتهی الارب گوید: ذوآرام، جائی که در آن اعلام جمع کردۀ عاد است
نام پدر عمیر است و عمیر صحابی است. در دایره المعارف های اسلامی، واژه صحابی به معنای یار پیامبر آمده است، کسی که در زمان حیات پیامبر با او ملاقات کرده، ایمان آورده و با اسلام از دنیا رفته است. این تعریف در علم حدیث و تاریخ اسلام کاربرد بسیار زیادی دارد و تأثیر بسزایی در فهم سنت نبوی دارد. بررسی زندگی صحابه به فهم بهتر آموزه های اسلامی کمک می کند.
نام پدر عمیر است و عمیر صحابی است. در دایره المعارف های اسلامی، واژه صحابی به معنای یار پیامبر آمده است، کسی که در زمان حیات پیامبر با او ملاقات کرده، ایمان آورده و با اسلام از دنیا رفته است. این تعریف در علم حدیث و تاریخ اسلام کاربرد بسیار زیادی دارد و تأثیر بسزایی در فهم سنت نبوی دارد. بررسی زندگی صحابه به فهم بهتر آموزه های اسلامی کمک می کند.
در تاج العروس آمده است: ذومرخ وادیی است بحجاز و در حدیث ذومراخ ذکر شده است و ابن منظور و ابن الاثیر آنرا بضم میم ضبط کرده اند و آن وادیی است نزدیک مزدلفه و بعضی گفته اند کوهی بمکه و بحاء مهمله هم آمده است
در تاج العروس آمده است: ذومرخ وادیی است بحجاز و در حدیث ذومَراخ ذکر شده است و ابن منظور و ابن الاثیر آنرا بضم میم ضبط کرده اند و آن وادیی است نزدیک مزدلفه و بعضی گفته اند کوهی بمکه و بحاء مهمله هم آمده است