جدول جو
جدول جو

معنی ذغالدانی - جستجوی لغت در جدول جو

ذغالدانی
(ذُ)
ذغالدان
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذُ)
ظرفی غالباً از تنکه آهن که بدان از انبار ذغال برای منقل و اجاق و بخاری آرند، انبار ذغال، جائی کوچک و تنگ
لغت نامه دهخدا
(زُ)
جایی که زغال در آن نگاهدارند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، ظرفی که در آن زغال سنگ بخاری نهند. (یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
ال دانی از پزشکان مغرب و فرزند ابواسحاق ابراهیم است و بدوران ناصربن مستنصر خلیفه در مراکش درگذشت، وی از مردم شهر دانیۀ اسپانیا (اندلس) است، (قاموس الاعلام ترکی)، ویرا به صناعت طب عنایتی بود، اصل وی از بجایه است و از آنجا به پایتخت انتقال کرد و امین بیمارستان گشت و طبیب پایتخت، و دو فرزند وی نیز همین کار داشتند، پسر بزرگتر او ابوعلی عبداﷲ محمد در جنگ عقاب به اندلس در رکاب ناصر درگذشت و خود دانی در مراکش بعهد مستنصر بن ناصر بمرد، (عیون الانباء ج 2 ص 79) (البیمارستانات فی الاسلام ص 282)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زغال دانی
تصویر زغال دانی
محلی که در آن زغال انبار و نگه داری می کنند، جای کوچک و کثیف
فرهنگ فارسی معین