قصعه قعره، کاسه که در وی چیزی به قدر پوشش تک باشد. (منتهی الارب). قعری ̍. (اقرب الموارد). رجوع به قعری ̍ شود، امراءه قعره، زن در شهوت، یا آنکه شهوتش در تک فرج باشد، یا آنکه مبالغه خواهد در جماع. (منتهی الارب)
قصعه قعره، کاسه که در وی چیزی به قدر پوشش تک باشد. (منتهی الارب). قَعْری ̍. (اقرب الموارد). رجوع به قَعْری ̍ شود، امراءه قعره، زن در شهوت، یا آنکه شهوتش در تک فرج باشد، یا آنکه مبالغه خواهد در جماع. (منتهی الارب)
بعر یکی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج). واحد بعر و بعر، یعنی یک پشکل. (ناظم الاطباء). بشک. ج، ابعار. (مهذب الاسماء). سرگین شتر و گوسفند و آهو، بفارسی آنراپشک گویند. (غیاث). و رجوع به بعر شود: نزد مخدوم فضل تو نقص است پیش مزکوم مشک تو بعره است. خاقانی. بعره را ای کنده مغز کنده مخ زیر بینی بنهی و گویی که اخ. خاقانی. ای قوم سر خار بیابان که کند تیز وآن بعرۀ بز را که کند گرد بمعبر. قاآنی.
بَعر یکی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج). واحد بَعر و بَعَر، یعنی یک پشکل. (ناظم الاطباء). بشک. ج، ابعار. (مهذب الاسماء). سرگین شتر و گوسفند و آهو، بفارسی آنراپشک گویند. (غیاث). و رجوع به بعر شود: نزد مخدوم فضل تو نقص است پیش مزکوم مشک تو بعره است. خاقانی. بعره را ای کنده مغز کنده مخ زیر بینی بنهی و گویی که اُخ. خاقانی. ای قوم سر خار بیابان که کند تیز وآن بعرۀ بز را که کند گرد بمعبر. قاآنی.
ابن کعب (442- 510 میلادی). ملقب به ذونواس الحمیری از ملوک یمن در جاهلیت. گویند او همان صاحب الأخدود قرآن کریم است، وی دین یهودداشت و بدو برداشتند که مردم نجران به دین ترسائی گرائیده اند او بجانب ایشان شد و اخادید را حفر کرد و از آتش بینباشت و سران ترسا را بدانجا گرد کرد و در آتش افکند و مرتدین از دین یهود بسوختند و آنانکه به یهودیت بازگشتند نجات یافتند و نجاشی پادشاه حبشه از این امر آگاهی یافت و وی دین نصرانی داشت، با سپاه بسیار به صنعا حمله برد و ذونواس در ساحل بحر احمر نزدیک عدن بمقابلۀ وی شتافت و نجاشی پیروزی یافت. ذونواس از ترس اسارت اسب به دریا راند و غرقه گشت. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 312 و 313). و رجوع به ذونواس شود ابن شریک. نام یکی از قتلۀ حسین بن علی، سیدالشهداء علیهم االسلام است. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 247 شود
ابن کعب (442- 510 میلادی). ملقب به ذونواس الحمیری از ملوک یمن در جاهلیت. گویند او همان صاحب الأخدود قرآن کریم است، وی دین یهودداشت و بدو برداشتند که مردم نجران به دین ترسائی گرائیده اند او بجانب ایشان شد و اخادید را حفر کرد و از آتش بینباشت و سران ترسا را بدانجا گرد کرد و در آتش افکند و مرتدین از دین یهود بسوختند و آنانکه به یهودیت بازگشتند نجات یافتند و نجاشی پادشاه حبشه از این امر آگاهی یافت و وی دین نصرانی داشت، با سپاه بسیار به صنعا حمله برد و ذونواس در ساحل بحر احمر نزدیک عدن بمقابلۀ وی شتافت و نجاشی پیروزی یافت. ذونواس از ترس اسارت اسب به دریا راند و غرقه گشت. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 312 و 313). و رجوع به ذونواس شود ابن شریک. نام یکی از قتلۀ حسین بن علی، سیدالشهداء علیهم االسلام است. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 247 شود
کاکل، خروهه که آن را ببرند، دوشیزگی، نشان، گلو درد پوزشخواهی بکارت دوشیزگی، دسته موی موی پیش سر کاکل بکارت دوشیزگی، دسته موی موی پیش سر کاکل پلیدی غایظ، جایی که در آن فضول انسانی و کثافتها دفع گردد، خرابه ویرانه جمع عذرات. پلیدی غایظ، جایی که در آن فضول انسانی و کثافتها دفع گردد، خرابه ویرانه جمع عذرات
کاکل، خروهه که آن را ببرند، دوشیزگی، نشان، گلو درد پوزشخواهی بکارت دوشیزگی، دسته موی موی پیش سر کاکل بکارت دوشیزگی، دسته موی موی پیش سر کاکل پلیدی غایظ، جایی که در آن فضول انسانی و کثافتها دفع گردد، خرابه ویرانه جمع عذرات. پلیدی غایظ، جایی که در آن فضول انسانی و کثافتها دفع گردد، خرابه ویرانه جمع عذرات