جدول جو
جدول جو

معنی ذعاق - جستجوی لغت در جدول جو

ذعاق
داروی کشنده
تصویری از ذعاق
تصویر ذعاق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بعاق
تصویر بعاق
رگبار تندابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذواق
تصویر ذواق
چشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذعاف
تصویر ذعاف
تندی شتابزدگی، مرگ زودکش، نابود شدن، مرگ ناگهانی، زهر زود کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زعاق
تصویر زعاق
تلخ آب، شور خوراک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعاق
تصویر صعاق
آوای تندر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذواق
تصویر ذواق
چشیدن، چشیدن مزۀ چیزی، آزمودن طعم و مزۀ چیزی، طبع، طعم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعاق
تصویر نعاق
بانگ کلاغ، بانگ شبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذعق
تصویر ذعق
بانگ زدن تر ساندن
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که با پدر و مادر خود نافرمانی و بدرفتاری کند وآنان را برنجاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاق
تصویر عاق
((قّ))
ناخوش دارنده، آزاردهنده پدر و مادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عاق
تصویر عاق
ویژگی کسی که نسبت به پدر یا مادر خود نافرمانی و بدرفتاری می کند و آنان را می رنجاند
عاق والدین: کسی که پدر و مادر به دلیل سرپیچی از آن ها او را نفرین کرده باشند
عاق کردن: فرزند را به سبب نافرمانی از خود دور یا نفرین کردن
فرهنگ فارسی عمید