جدول جو
جدول جو

معنی ذرائع - جستجوی لغت در جدول جو

ذرائع
جمع ذریعه، دستاویزها ابزارها جمع ذریعه وسایل وسایط دست آویزها
تصویری از ذرائع
تصویر ذرائع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ذرائر
تصویر ذرائر
جمع ذریه، فرزندان باز ماندگان جمع ذریه احفاد اولاد اولاد اولاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذرایع
تصویر ذرایع
وسایط، وسایل، دست آویزها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرائع
تصویر شرائع
جمع شریعه، کیش ها دینکردها جمع شریعت آیینهای پیامبران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذرایع
تصویر ذرایع
ذریعه ها، وسیله ها، دست آویزها، جمع واژۀ ذریعه
فرهنگ فارسی عمید
بازو، آرنج، واحد طول و آن عبارت است از ابتدای ساعد دست (مرفق) تا سر انگشتان (رساله مقداریه. فرهنگ ایران زمین 4- 1: 10 ص 431) ارش رش گز جمع اذرع، واحد طول معادل شش قبضه (مشت) که با انگشتان (غیر انگشت شست) با یگدیگر متصل ساخته ملاحظه میشود و این مجموع بمقدار بیست و چهارساعت خواهد بود که از جانب پهنا بیکدیگر گذارند (رساله مقداریه ایضا ص 2- 431)، بازو، آرنج، اریش ارش یکان درازا (گویش گیلکی) گز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذائع
تصویر ذائع
آشکار فاش. آشکارا
فرهنگ لغت هوشیار
شگفتی زای، رویا، رسا بالنده نمو کننده، رسا: نظم رایع، شگفتی آور، زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذراع
تصویر ذراع
ارش، در ریاضیات واحد اندازه گیری طول، تقریباً معادل طول فاصلۀ میان آرنج تا سر انگشتان یک مرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذراع
تصویر ذراع
((ذِ))
بازو، آرنج، واحدی برای طول، از نوک انگشتان تا آرنج
فرهنگ فارسی معین