- ذرا (ذَ)
پناه. کنف، جای، مرتبت. در نامۀ القائم بامر اﷲ خلیفۀ عباسی خطاب به مسعود بن محمود بن سبکتکین به نقل تاریخ بیهقی آمده است: و قصد (امیرالمؤمنین القائم بامر اﷲ) علی منهاج سلفه الصالح وسلک طریقهم المنیر الواضح و هو فی المنحه علی ما یرطب لسانه من الشکر و یقابل مولم الرزیه بما اسبغ اﷲتعالی علیه من الصبر و یتلقی النازله برضائه بقضائها علی ما سخر له الذی جل ذراه و یقضی حق الشکر فی الحالین لخالقه و مولاه... و در ترجمه ای که خود ابوالفضل از این جزء نامه کرده است گوید: و پیروی کرد و بجا آورد به روش سلف صالح خود و پیروی کرد راه روشن ایشان را و امیرالمؤمنین در نعمت و راحت ترزبان است بشکر الهی و برابری میکند با بلیۀ الم رسان با صبر بسیاری که خدا به او داده است و روبرو میشود با واقعه به آن طریق که رضا بقضا میدهد بر آنچه که این خلق را خدای بلندرتبه به او ارزانی داشته و در هر دو حال قضاء حق شکر خالقش مینماید و صاحبش - انتهی، پوشش. ستر، آنچه بر باد شود، سرشک ریخته از چشم
