جدول جو
جدول جو

معنی ذبابی - جستجوی لغت در جدول جو

ذبابی
مگس سبز
تصویری از ذبابی
تصویر ذبابی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مونث ذباب واحد ذباب یک مگس یک کلیز، مگسک از چهره های سپهری، باز مانده
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به کباب: بصورت و هیئت کباب، کبابفروش. کباب پز. یا گوشت کباب. قسمتهای کم ارزش گوشت گوسفند از جمله قلوه گاه و دنده ها که بیشتر مورد استفاده کبابیها برای کباب کوبیده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبابی
تصویر کبابی
کسی که کارش پختن کباب است، جایی که در آن کباب می فروشند، گوشتی که مناسب کباب است
فرهنگ فارسی معین
ग्रिल किया हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
バーベキューされた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ปิ้งย่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
বারবিকিউ
دیکشنری فارسی به بنگالی
باربی کیو کیا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ذباب
تصویر ذباب
مگس
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به باب، سید علی محمد شیرازی که خود را باب الله می دانست، پیروان محمد باب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذباب
تصویر ذباب
مگس، پشه، زنبور به ویژه زنبور عسل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بابی
تصویر بابی
منسوب به سید علی محمد باب، از فرقه بابیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذباب
تصویر ذباب
((ذُ))
مگس، زنبور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بابی
تصویر بابی
پیرو فرقۀ بابیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذبابیات
تصویر ذبابیات
مگسوارگان
فرهنگ لغت هوشیار