- ذایبه
- مونث ذایب
معنی ذایبه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث ذایب
مونث ذایق، (حس ذایقه) حسی که بوسیله آن طعم و مزه اغذیه و مواد دیگر درک میشود. عضو حس ذایقه زبان است که بوسیله پرزهای مخصوصی که در سطح فوقانی آن قرار دارند طعمها و مزه های مختلف را بمراکز عصبی منتقل میکنند و موجب درک آنها میشود. برای این که مزه مواد مختلف قابل درک باشد باید بصورت محلول در آیند (مواد جامدی که مزه آنها درک میشود کمی از آن در بزاق دهان بصورت محلول در می آید) چشایی
خبر رسیده از دور، جمع جوایب. (جوائب)
مونث شایب، عیب وصمت، شک گمان، جمع شوایب (شوائب)
مونث صایب
حادثه، بلا، مصیبت
ذوب شونده گدازان، ذوب کننده گدازنده
ذوب شونده، گدازنده، گداز آن