جدول جو
جدول جو

معنی ذایقه

ذایقه((یِ قِ))
حسی که به وسیله آن طعم و مزه اغذیه و مواد دیگر درک می شود
تصویری از ذایقه
تصویر ذایقه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ذایقه

ذایقه

ذایقه
مونث ذایق، (حس ذایقه) حسی که بوسیله آن طعم و مزه اغذیه و مواد دیگر درک میشود. عضو حس ذایقه زبان است که بوسیله پرزهای مخصوصی که در سطح فوقانی آن قرار دارند طعمها و مزه های مختلف را بمراکز عصبی منتقل میکنند و موجب درک آنها میشود. برای این که مزه مواد مختلف قابل درک باشد باید بصورت محلول در آیند (مواد جامدی که مزه آنها درک میشود کمی از آن در بزاق دهان بصورت محلول در می آید) چشایی
فرهنگ لغت هوشیار

ذائقه

ذائقه
چشائی، یکی از حواس پنجگانه که با آن مزه چیزها دریافته میشود و آلت آن زبان است
فرهنگ لغت هوشیار

فایقه

فایقه
مونث فایق زنی که از حیث جمال بر همگان رجحان داشته باشد، یا احترامات فایقه. احترامات عالیه (در ذیل نامه ها پیش از امضا نویسند: با تقدیم احترامات فایقه)، یا ریاست فایقه. ریاست عالیه
فرهنگ لغت هوشیار