- ذائقه
- چشائی، یکی از حواس پنجگانه که با آن مزه چیزها دریافته میشود و آلت آن زبان است
معنی ذائقه - جستجوی لغت در جدول جو
- ذائقه
- چشایی، از حواس پنجگانه که با آن مزۀ چیزها دریافته می شود و آلت آن زبان است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث بائق: و سختی بدی
مونث ذایب
مونث ذایق، (حس ذایقه) حسی که بوسیله آن طعم و مزه اغذیه و مواد دیگر درک میشود. عضو حس ذایقه زبان است که بوسیله پرزهای مخصوصی که در سطح فوقانی آن قرار دارند طعمها و مزه های مختلف را بمراکز عصبی منتقل میکنند و موجب درک آنها میشود. برای این که مزه مواد مختلف قابل درک باشد باید بصورت محلول در آیند (مواد جامدی که مزه آنها درک میشود کمی از آن در بزاق دهان بصورت محلول در می آید) چشایی
مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات
مؤنث واژۀ فایق، برگزیده، برتر، چیره، مسلط
سایق، سوق دهنده، جلو برنده، چاروا، رانندۀ اتومبیل
مونث عائق باز دارنده
فایقه در فارسی مونث فائق و زیباترین: زن مونث فایق زنی که از حیث جمال بر همگان رجحان داشته باشد، یا احترامات فایقه. احترامات عالیه (در ذیل نامه ها پیش از امضا نویسند: با تقدیم احترامات فایقه)، یا ریاست فایقه. ریاست عالیه
چشنده مزه گیرنده. چشنده مزه سنج
یکی از حواس خمسه ظاهری، چشایی
نیروی چشش چشایی